طراحی راه‌حل‌های مبتنی بر بازی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گیمیفیکیشن به زبان ساده

گیمیفیکیشن به زبان ساده
گیمیفیکیشن به زبان ساده

یکی از چالش های همیشگی من تعریف گیمیفیکیشن به زبان ساده است همواره وقتی خودم را به عنوان یک فرد فعال در حوزه گیمیفیکیشن معرفی کرده ام اولین سوال این بوده “یعنی بازی ویدیوئی می سازی؟” در اوایل خیلی سرسختانه به این سوال نه می گفتم و به توضیح آن می پرداختم .(اگر هنوز نمی دانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید)

اما در دوران مقدس سربازی متوجه شدم که گاهی یک بله ساده می تواند خیلی مفید باشد یک چالش بزرگ من فهماندن گیمیفیکیشن به زبان ساده برای افراد نظامی بود کاری که باید اعتراف کنم هیچگاه در آن موفق نبوده ام! اما حال بیایید نگاهی بیندازیم به تلاش های من!

عکس زیر را مشاهده کنید این عکس بدون اینکه این خانم متوجه آن باشد گرفته شده است این خانم در حال بازی ویدیویی است و اصلا روحش هم خبر ندارد که روزی در ایران شما به عکس وی می نگرید در چهره این خانم چه می بینید؟ چیزی که من میبینم اراده است.

اراده برای حل یک مشکل این خانم مصمم است و تمام تلاش خود را انجام می دهد که یک مشکل را حل کند احتمالا در این راه بارها شکست می خورد دوباره تلاش می کند و در نهایت برنده می شود.اما آیا شما تاکنون در این حالت بوده اید؟ حالتی که آنقدر غرق در بازی کردن شده اید که زمان و مکان را به کلی فراموش کرده اید حالتی که در آن اگر از شما بپرسند ساعت چند است ممکن است بگویید 4 بعد از ظهر اما ساعت 1 نصف شب است!

گیمیفیکیشن به زبان ساده
گیمیفیکیشن به زبان ساده

اصلا مهم نیست که روانشناسان به این حالت چه می گویند مهم این است که این حالت یک حالت خاص است که شما در آن حال خوب و مثبتی دارد درست مانند زمانی که داستان هایی نظیر هری پاتر را می خواندید میخکوب شده اید درست مانند زمانی که خیلی سریع نیازمند یک راه حل هستید باهوش شده اید و… تکرار می کنم اصلا مهم نیست که اسم این حالت چیست تنها شما در این وسط مهم هستید که بسیار مصمم هستید بسیار مثبت هستید و برخلاف دنیای عادی اصلا از شکست نمیترسید!

به قیافه خود فکر کنید احتمالا قیافه ای شبیه به قیافه این خانم در ذهن شما خواهد آمد و حال تمامی این داستان ها را کنار بگذارید و به جلوی آینه بروید و به قیافه خود نگاه کنید! چه تفاوتی وجود دارد؟ آیا آن آدم مصمم و نترس تبدیل به یک انسان بی حال و بی انگیزه شده است؟ آیا آن آدمی که از شکست خوردن و دوباره تلاش کردن و دوباره شکست خوردن و تلاش کردن دست نمی کشید همین آدم جلوی اینه است که حتی با فکر احتمال شکست دیگر انگیزه در خود نمی بیند؟

به راستی بازی با روح و روان ما چه کاری انجام می دهد که این چنین به انگیزه آغشته می شویم؟آیا نمی توان درونمایه  ی  بازی ها را گرفت به زندگی کنونی آورد و در پرتگاه های زندگی از آن استفاده کرد؟(خب قرار بود اسم متن باشه گیمیفیکیشن به زبان ساده ! ببخشید که فاز ادبی برداشتم!) در کل در بازی ها چیزی سحرانگیز وجود دارد که باید آن را کشف کنیم و شاید،شاید اگر از آن چیز سحر انگیز در دنیای واقعی استفاده کنیم قیافه ما تبدیل به قیافه ای شبیه این خانم شود این تعریف شخصی من از گیمیفیکیشن است در تعریف من مهم نیست از چه چیزی استفاده کنیم مهم این است که یک نفر در دنیای خارج از بازی قیافه ای شبیه به دنیای بازی داشته باشداگر تعریف علمی می خواهید به این پست مراجعه کنید!

اما تنها نکته مهم در این تعریف دقیقا این نکته است که فردی در جایی که انتظار ندارد بازی کند رگه هایی از بازی ببیند مثلا وقتی کسی می خواهد درسی را بخواند به وی امتیاز دهیم (مگر درس خواندن  حای بازی است؟) یا وقتی کسی در حال نرمش و تمرین های سخت کششی است کاری کنیم که وی کمر بند مشکی دریافت کند یا چیزهایی مثل این موضوع در تمامی این موضوعات وقتی به پس زمینه فعالیت نگاه می کنید این پس زمینه جنبه بازی ندارد و حال ما به این پس زمینه عناصری از بازی ها مثل امتیاز،مرحله،نشان،جدول برندگان و.. می دهیم.

تد تاک زیر یکی از معروف ترین تدتاک ها در زمینه گیمیفیکیشن است که دیدن این تدتاک به شما دید خوبی راجع به بازی و نقش بازی در زمینه های غیر بازی می دهد.

کامنت های زیر این پست مربوط به دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار می باشد.

Picture of کامران حاتمی
کامران حاتمی
حدود 10 سالی است که در حوزه گیمیفیگیشن و طراحی رفتار به‌صورت تخصصی فعالیت می‌کنم و علاقه زیادی به ترویج این موضوعات در ایران دارم. آقای گیمیفیکیشن یک تیم است و من کامران حاتمی، مدیر این تیم پرانرژی و حرفه‌ای هستم. پیش‌زمینه تحصیلی مهندسی کامپیوتر (از علم و صنعت) و MBA (از امیرکبیر) دارم و در مسیر فعالیتم در حوزه گیمیفیکیشن، مطالعات گسترده‌ای در زمینه‌های نوروساینس، روان‌شناسی و علوم رفتاری داشتم. هم‌چنین کتاب‌های طراحی گیمیفیکیشن، گیمیفیکیشن در تدریس، هر آنچه باید درباره طراحی بازی‌های آموزشی اثربخش بدانید، ۱۴ روز تا شادی پایدار و اضطراب را ترجمه کرده‌ام. در حال حاضر در سوئد هستم.

263 پاسخ

  1. گیمیفیکیشن یه راهکار خلاقانه است برای لذت بردن از کارایی که انجام دادنش رو دوست نداریم
    حالا اون چیه همه اون رو دوستش دارن!
    بازی کردن ، بله،بازی یه چیز خوشمزه است که همه این خوشمزگی رو دوست دارن ولی خب میزان ش باهم فرق میگه مث علاقه به نوتلا .. من که ندیدم کسی توتال دوست نداشته باششششه شما دیدین!!

  2. روز اول دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی تمرین اول: بله یه بازی هست هنوزم انجام میدیم مثلا طرف یه اسم در نظر خودش میگیره و به اندازه حروف اون اسم خط میکشه و طرف مقابل باید حروف اون اسم رو حدس بزنه اگر درست بود بالای خط ها نوشته میشه و هر حرفی اشتباه بود پایین خطوط … این اسم هم میتونه در هر زمینه ای باشه 🙂

      1. وقتایی که بازی میکنم و می‌خوام مراحل رو زودتر تموم کنم

    1. سلام
      جواب سوال ۱ روز اول
      وقتی با بکی از دوستان صمیمی ام راجع به یک کتاب با فیلم مشترکی که دیدیم صحبت و‌بحت میکنیم اصلا زمان رو‌ متوجه نمیشم و جز بهترین لحظات زندگی ام هست

      1. من یسری تلفنی با یکی از دوستام این کارو میکردم بعد از یک ساعت رف زدن متوجه شدم گوشیم خاموش شده خیلی وقته و همینطور یریز دارم حرف میزنم

  3. روز اول ، سوال اول : یه بازی دیگه هم هست که مثلا 5 تا جای خالی و 7 تا حرف رو بهت میده و باید توی یه زمان مشخص کلمه رو حدس بزنی، دو تا حرف اضافیه باید اون دوتا حرف رو پیدا کنی و با 5 تا حرف باقی مونده کلمه درست رو حدس بزنی، در بعضی موارد هم بهت یه هینت میده، مثلا جای یکی از حروف رو برات مشخص می کنه.

    1. حالا امیدجان شما که خفن ترین باشگاه مشتریان ایران رو داری به این فکر کن که همین بازی که میگی توی باشگاه مشتریان خودت چه شکلی میتونه تاثیر داشته باشه یکی از مهم ترین دلایلی که من این دوره رو برگزار کردم افرادی مثل خودت هستن

  4. میشه این بازی رو با نام محصولات یه برند انجام داد، مثلا طرف توی اپلیکیشن خودش بازی کلمات رو بزاره و مشتری ها به ازای هر کلمه ای که حدس میزنن امتیاز بگیرن و این امتیاز تبدیل به اعتبار و یا تخفیف بشه. با اوضاع اقتصادی امروز ، استفاده از اهرم هایی که به نوعی به جیب مشتری کمک می کنه میتونه به وفاداری مشتری و یا کاربر منجر بشه.

  5. کامران یه سوال.به نظرت اگر توی بازاریابی از گیمیفیکیشن استفاده کنیم با علم به اینکه نتیجه ی بازاریابی فروش یا عدم فروش هست،هزینه تحمیل نمیشه؟مثلا با خرید تا فلان مبلغ هزینه ارسال رایگان یا یه هدیه کوچولو همراه با خرید
    یه تکنیک اپل اور اورنج هست که دوتا بسته متفاوت پیشنهاد میشه به خریدار ، این هم جزو گیمیفیکیشن هست؟

    1. البته اینم بگم که هزینه ی پست قطعا بعد فروش هست ولی بالاخره جزو هزینه ها باید دیده بشه.
      خب حالا منظور من از هزینه در صورت عدم فروش چیه!
      اینکه جایی قرار باشه توی فروش نمونه ای از محصول مصرف بشه یا تحویل داده بشه.من خودم با گرفتن شاسه ی یک محصول حس خریدنش رو از دست میدم.حالا شما فک کن این اتفاق برا مشتری من هم پیش بیاد

      1. گرفتن شاسه محصول رو نفهمیدم؟ ببین الان تو برای فروش در هر صورت داری هزینه میکنی هزینه بازاریابی و برندینگ الان همین آپ شما کم هزینه میکنه برای بازاریابی و فروشش ؟ قضیه اینه که تو یه ورودی داری یه خروجی پس در نتیجه یه توان ایجاد میشه یعنی خروجی که میگیری نسبت به ورودی که گذاشتی که این توی گیمیفیکیشن خیلی خیلی بهینه تر از اینه که یه محصول رایگان به کسی بدی

    2. کلا بازاریابی جایی هست که ما هزینه میکنیم بازاریابی ذاتش همینه اصا.ذات گیمیفیکیشن اینه که هزینه نکنی و به نتیجه برسی .توی سایت سرچ کن saps جواب سوالتو میگیری

    3. روز اول، تمرین اول:
      من سودوکو بازی می کنم. گاهی اونقدر غرق میشم که نمی فهمم زمان چه جوری می گذره و حتی زمان زیادی سر یه مرحله صرف می کنم. گاها تا نیم ساعت، تا بتونم این معما رو حل کنم.

        1. روز اول دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی سوال اول:
          من وقتی میشینم سر نرم‌افزار بیسیک۴اندروید، اینقدر غرق در برنامه نویسی میشم که صبح که میشینم سرش تا سرمو میارم بالا میبینم دارن اذان ظهر رو میگن و بعد از ناهار هم میشینم سرش یهویی میبینم عصر شده.
          البته این حالت معمولا وقتایی برام رخ میده که با بعضی از ارورهای سخت برنامه نویسی مواجه نشم.

          1. سوال۲ روز اول: من معلم هستم و اگر کلاس من انقد جذاب باشه که بچه ها کلاس منو به زنگ تفریح و دستشویی رفتن و اب خوردن … ترجیح بدن پس میتونم به هدفم که همون فرایند یاددهی ویادگیری برسم

      1. سوال 1،روز اول:
        من در دو حالت زمان رو فراموش می کنم، اول زمانی هست که با دوستام یا خانواده دارم بازی گروهی میکنم، بازی های ما خیلی سادس و بیشترش اختراع خودمون هست و اسمی ندارن 🙂
        دوم زمانی که تو یه زمینه ای کلی تحقیق کردم، مطلب خوندم و یاد گرفتم،حالا دارم تحلیل یا ترکیب میکنمشون و یه مطلب یا نتیجه ای دربارش مینویسم. اصلا متوجه گذر زمان نمیشم.

  6. سلام روی مقاله ای جهت انجام گیمیفیکیشن در حوزه بیمه کار میکنم و به کمک شما نیاز دارم

      1. سلام استاد در آموزش ابتدایی چطور میشه از گیمیفیکیشن استفاده کرد؟ از کجا باید شروع کنم؟

        1. سلام یه کتاب هست توی سایت قسمت منابع آموزشی به اسم طراحی گیمیفیکیشن به نظرم برای شروع عالیه.
          اگر حوصلشو نداری یه مطلب هست به اسم نقشه راه گیمیفیکیشن توی سایت اونو بخون و بعدش دوره ها.

  7. جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    حالا که معلم شدم و میخوام برا نسل بعدیم کاری بکنم راه حلی به غیر از ایجاد انگیزه برای یادگیری ندیدم. انگیزه هم برادر لذت هست. اگر لذت ببریم از کاری انگیزه برای انجام دادنش بیشترم میشه.

    حالا کلاسی که با بازی یا شبیه به بازی باشه چی میشه؟ مثلا کلاس درس بشه میدون مسابقه مثل فوتبال.
    هر کسی سعی میکنه تا تو بالای جدول لیگ باشه.
    حالا مشتری هام که دانش آموزانم هستن وقتی وارد مغازه ام که کلاس درسمه میشن ببینم جرات دارن لفت بدن

    پس سعی میکنن برا بالای جدول بچدن۶ بیشتر تلاش کنن

    1. نکته ای که این وسط هست اینه که یه اشتباه رو ما همیشه میکنیم اونم اینکه فکر میکنیم همه توی بازی دنبال بردنن یعنی واقعا همه میخوان جزو 3 نفر اول باشن؟ جذابیتای بازی نباید روی این قضیه باشه بنظرم مخصوصا وقتی توی آموزش داریم صحبت میکنیم چون یهو میبینی ینفر کلا بی انگیزه میشه …

      1. دقیقا مشکل اصلی همینه. تا یکجایی همه انگیزه میگیرن برا امتیاز بیشتر ولی رفته رفته رقابت بین ۷ یا ۸ نفر اول زیادتره. و افراد پایینتر کمتر تلاش میکنن. راه حل چیه؟ شخصی سازی تر بشه یا نه داستانی تر کردن روند کار؟

  8. جواب سوال 1 – روز 1 دوره ی گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    من تجربه های زیای از این حالت دارم که نفهمیدم زمان چطوری سپری شده :
    یکیش مثلا شب های قصه بود که خونه ی خالم اینا داشتیم و تمام شب رو تا صبح برامون قصه می گفتن و روشن شدن هوا بود که ما رو به خودمون می آورد .
    دوران دبیرستان با یکی از دوستام شروع کردم به روش اون درس خوندن ، ظهر می رفتیم تو اتاق و اون شروع به تدریس سختترین درس ها می کرد ، بهو به خودمون می اومدیم میدیدیم ساعت 11-12 شبه . یکی از لذت بخش ترین روش های درس خوندن بود .

    1. من یه دوستی داشتم بعد این با یکی رفیق بود میخواست بهم نشون بده که چقدر باهم رفیقن گفت ببین ما کنکور باهم میخوندیم و همش خونه هم بودیم اونقدر باهم طبیعی بودیکم که دیشب اون خونه ما خوابید من خونه اونا:)) خلاصه یاد این قضیه افتادم

      1. سوال یک، روز اول دوره گیمیفیکیشن:
        سلام وقت بخیر، من با دوستان هفته ای سه نوبت میریم فوتسال، اغلب سه تیم میشیم و تیم ها توی وقت ۷ دقیقه بازی ميکند برنده‌ میمونه داخل، وقتی توی بازی هستیم‌ و داور سوت پایان هفت دقیقه رو میزنه میریزم روی داور تا وقت رو خودمون ببینیم چون اینقدر درگیری هستیم‌ احساس میکنم داور وقت‌ رو کمتر گرفته‌ چون وقتی میموندیم بیرون‌ این‌ هفت دقیقه یک ساعت میگذره

        1. سوال ۱ روز ۱ : یکی از لحظاتی که واقعا در اون غرق شدم و گذر زمان نفهمیدم وقتی بود که برای اولین بار رفتم مشاوره و حرفایی رو زدم که یا جرات گفتنش نداشتم و یا نمیتونستم به فرد دیگه ای بگم

  9. جواب سوال ۱ روز اول -دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    تجربه من در این مورد وقتایی که یه فیلم جذاب می بینم و یا یه کتاب خیلی خوب رو می خونم و حتی یاد گرفتن یه نرم افزار جدید که گذر زمان رو حس نمی کنم و خیلی لذت می برم

      1. روز اول دوره گیمیفیکیشن در بازاریابی سوال دوم:
        من برنامه‌نویس اندروید هستم. اگه کسی اپلیکیشن منو باز کنه و زمان از دستش بره نشونه اینه که طراحی اپ رو متناسب با نیاز مخاطبام طراحی کردم و خیلی مورد رضایت‌شون هست.

      2. سوال 1 روز اول:
        چندتا کتاب بوده که خوندم و اصلا متوجه گذر زمان نشدم، از جمله کتابای هری پاتر، نماد گمشده براون و …
        سفر رفتم قشم و هرمز و کل سفر برام خواب بوده و وقتی برگشتم انگار از یه دنیای دیگه برگشتم.
        و یا بعضی کارایی که انجام میدم کلا غرق میشم توی کار..

    1. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار : خبش که راستش من وقتی معلم میشم کلا زمان از دستم در میره، نه اینکه مدیریت زمان رو زیر پا بذارم، به این معنی که انقدر لذت میبرم و انقدر خوش میگذره تموم اون ثانیه‌های آموزش دادن که من واقعا خسته نمیشم و متوجه گذر زمان نمیشم. تدریس برای من در تموم دوره‌ها اتفاقی بوده که در کنار لذت بردن ازش هیچموقع گذر زمان رو احساس نکردم و شاید یکی از دلایلش این باشه که من خیلی از کدسازی، داستان بازی، فعالیت‌های گروهی، آهنگ خوانی و خنده برای آموزش استفاده می‌کنم 🙂

  10. جواب سوال 2 روز 1 گیمیفیکیشن در کسب و کار
    من زمانی که سر کلاس یه استاد نشستم درصورتی نمیفهمم زمان کی رفته که:
    1) استاد از گچ و تخته همراه با پاورپوینت استفاده کنه
    2) صدای استاد رسا باشه
    3) سوال بپرسه و نمره تشویقی بده
    4) استاد خودش خسته نباشه

  11. جواب سوال یک روز اول دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
    من وقتی در حال خوندن یک مقاله جدیدم یا شخصی داره یه چیز جدید بهم یاد میده زمان رو نمیفهمم

      1. جواب دوم روز اول _ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
        من حدود یک هفته هست که یک پیج هنری رو در اینستا فعال کردم
        فکر می کنم که اگر مشتری زمان از دستش بره شاید به این معنا است که کارام جذابیت و تنوع بالایی داره

  12. جواب ۱ روز ۱ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    آخرین باری که یادمه، داشتم برا نمایشگاه کارارو آماده می کردم که دو تا از دوستام اومدم کمکم، هم زمان از دستم در رفت هم کارا خوب انجام شد و هم بهمون خوش گذشت.
    جواب ۲ روز ۱ :
    کار نقاشی روی شیشه(ویترای)انجام میدم و فعالیتم فقط در اینستاگرام
    اگر مشتریان زمان از دستشون بره؛من این برداشتو دارم که کارامو دوست دارن و نقاشی هام به دلشون نشسته و حس خوب میگیرن و یا حتی دارن تصمیم میگیرن که سفارش بدن یا نه

  13. سوال اول از دوره گیمفیکیشن در کسب و کار :
    حمل بر خود ستایی نباشه من هنرم خیلی عالیه یعنی کار هنری بخوام انجام بدم(فرقی نمیکنه،هر کاری که به خرج کردن سلیقه ربط داشته باشه) انقدر ازش لذت میبرم که زمان برام چشم بر هم زدنی میگذره ..

  14. سوال دوم از دوره گیمفیکیشن در کسب و کار:
    من یه دوست عکاس دارم کاراش عالیه ، خودم وقتی کاراش و میبینم واقعا لذت میبرم فک میکنم اگر مخاطباش بیان تو پیجش و زمان و فراموش کنن معنیش اینه که کارش خیلی درسته و میتونه از عکاس های برند جهان بشه .

  15. سوال اول روز اول
    من از دیدن فیلم های خیلی جذاب متوجه زمان نیستم مثلا فیلمی مثل Inception
    و کلا فیلم های هیجانی
    و وقتایی که فکرهای عمیق میکنم متوجه نیستم گاهی اطرافیان صدا میزنن متوجه نمیشم چی گفتن

  16. سوال اول روز اول دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    من با خوندن این سوال یاد بچگیم افتادم که با خانواده و بچه های فامیل میرفتیم تو چمنای بلوار مینشستیم ، خیلی دوس داشتم، تو زبون بچگی بهش میگفتم پارک علفی . انقد زمان زود میگذشت و انقد ناراحت میشدیم از برگشتمون، که ما رو کشون کشون و با چشم گریون و نعره زنان برمیگردوندن.و البته هر سری تصمیم میگرفتن بار آخرشون باشه و…
    یا مثلا شبای امتحان که ۵، ۶ ساعت میخوابیدیم، وقتی بیدار میشدیم انگار فقط یه ربع خوابیده بودیم و …
    برعکسشم سر کلاسای صبح شنبه که درسای غیرکاربردی با استادای حوصله سربر با صدای آروم و خواب آور داشتیم. قشنگ ۱ ساعت گذشته بودا، اما ساعتو نگاه میکردم میدیدم نهایتا ۷، ۸ دیقه گذشته .

    1. من بچه بودم همیشه از بادمجون بدم میومد بعد یسری رفته بودیم پارک توی شهرستان بعدش میخواستیم غذا بخوریم که برقا رفت بعد همینجوری کشیدن و ما خوردیم توی تاریکی تجربه جالبی بود بعد دیدم جقدر غذا خوشمزست! اخر که تمام شد گفتم این چی بود اینقدر خوشمزست گفتن بادمجون!

  17. جواب سوال ۱ از روز اول دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار: موقعی که چیزی تمرکز منو به خودش جلب میکنه، این حالت میتونه موقعی پیش بیاد که دارم فیلم میبینم، پروژه ای رو انجام میدم، بازی میکنم،درس میخونم و…

  18. جواب ۱ روز ۱:
    خیلی وقتا شده گذر زمان رو حس نکردم مثل وقتایی که کار مورد علاقمو انجام میدم نقاشی میکشم کتابی که دوست دارم رو میخونم و …
    جواب ۲ روز ۱:
    من نقاشی میکنم و یک پیج اینستاگرام دارم اگه کسی بیاد تو پیج من تعداد زیادی از پستامو ببینه و نفهمه زمان چجوری گذشته خب حس میکنم خوشش اومده داره شاید داره ایده میگیره یا میخواد سفارش بده.

  19. جواب سوال ۲ از روز اول دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار: من بتازگی یه پیج اینستا برای آموزش نکات عمرانی و فروش محصولات آموزشی آزمون محاسبات نظام مهندسی ساختم، فکر میکنم هرچقدر که بیشتر مخاطب زمان بذاره توی پیج، باعث بالا اومدن پستهام توی اکسپلور میشه، همین طور باعث میشه منو یادش بمونه، کلا چیز خوبیه 🙂

  20. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    بله :
    ۱- تونمایشگاه کتاب اصلا نمی فهمم زمان چطور می گذره ،
    ۲- وقتی توی کلاسی حاضر میشم که درسش و مطالبش برام خیلی تازگی داره و استاد چیدمان خوبی برای طراحی درسش و مطالبش انجام داده
    ۳- وقتی توی یوتیوبم
    ۳- وقتی یک کتاب خوبی رو شروع می کنم به خوندن یک دفعه می بینم ساعت ۴ صبحه و کتاب رو تموم کردم
    ۴ -وقتی میرم مسافرت خارج از کشور (واقعا زمان سریع می گذره مخصوصا اگر کشورش پیشرفته باشه ،چون اینقدر چیزهای جدید برای دیدن و یاد گرفتن هست که واقعا وقت کم میاری )

      1. شاید به خاطر مغزم هست ، مدام دنبال چیزهای جدید و اطلاعات جدیدو ناب می گرده ، شاید هم به خاطر انرژی توی محیط هست چون توی خیابان انقلاب هم همین حس نمایشگاه کتاب رو دارم .
        شاید هم به خاطر محتوا است که بازهم محتوای جدید میخوام .
        که یوتیوب یکی از این منابع محتوا است.
        البته دیزاین یوتیوب هم بی تاثیر نیست ولی سعی می کنم گیر نیفتم.
        این کار رو هم اینطوری انجام می دم که هرچی کمترین مطابقت با سلیقه ام رو نداره رو به یوتیوب اعلام می کنم که دیگه بهم نشون نده ، یا فقط عضو کانالهایی میشم که محتواش چیزی باشه که علاقمندم
        لذا صفحه سفارشی شدم تو یوتیوب واقعا عین علاقمندیم هست ،

        1. جواب سوال ۱ روز ۱ دوره گیمیفیکیشن:
          همین دو هفته پیش توی کویر بودیم و با دوستام دور آتیش نشسته بودیم بودیم. یکی از دوستام که یه نوازنده چیره دست سازِ تار هست هم باهامون اومده بود.
          یادمه وقتی کیاوش (دوستم) در حال نواختن تار بود هیچکس جیکش در نمیومد و همه مست شده بودن. خود من هم که بشدت به موسیقی اصیل و طبیعت علاقه‌مندم، از این قاعده مستثنی نبودم. دقیقا اون لحظه نفهمیدم که زمان، چجوری گذشت و غرق لذت شنیدن موسیقی در دل طبیعت شدم.

  21. سوال دوم روز اول دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    تو این حالت یعنی اون مشتری جذب محصول یا خدمت ما شده و تونستیم براش مطلوبیت درست کنیم. تو این حالت بنظرم باید رو برگشت دوباره مشتری مون سرمایه گذاری کنیم و حتما ازش لید بگیریم و خلاصه هر جور شده نگهش داریم تو این اوضاع بازار و….

    فکر میکنم یکی از بزرگترین بی عدالتیای دنیا همین موضوع زمانه . جایی که میخوایم زودتر تموم بشه و کمتر عذاب بکشیم طول میکشه، دقیقا جایی که دوس داریم کلا زمان وایسه و لذت ببریم ازش، بسرعت میگذره و نمیفهمیم کی گذشت . چرا اخه؟

      1. جواب سوال اول روز اول گیمیفیکیشن
        زمانی که مطالب مورد بحث راجع به سرمایه گذاری و بازارهای مالی و قانون جذب ، سرگذشت افراد موفق و پرداختن به ایده های جدید برای کسب و کار مختلف و تجسم و تفکر در مورد صنعتهایی که میتونه از ایده هایی که به ذهنم میاد به وجود بیاد و معرفی حرفه خودم بشدت برام جذابه و همینطور زمانی که خودم مشغول تحلیل هستم و سر کلاسهایی که در این زمینه ها میرم اصلا متوجه گذر زمان نمیشم.حالا به نظرم رسید که میتونم درسهای خودمو به خودم آموزش بدم و از خودم یاد بگیرم.وقتی به کس دیگه توضیح میدم خوش میگذره پس چرا به خودم توضیح ندم که خوش نگذره

    1. سلام سلام. خوب من تصمیم گرفتم دوباره از اول دوره هاتونو ببینم. اون دفعه به نیت یادگیری. این دفعه به نیت یادگیری برا اجرا.
      خوب اول تشکر کنم ازتون بخاطر اینکه با دوره های جذابتون منو به گیمیفیکیشن علاقه مند کردین. هر جا بخوام از گیمیفیکیشن بگم اول سعی میکنم اسم شما رو بعنوان بهترین منبع یادگیری گیمیفیکیشن ایران نام ببرم.
      حالا
      سوال دوم روز اول :
      من فهمیدم وقتی قرار باشه سر اثبات شاخ بودن تو یه مدت کوتاه با کسی رقابت کنم نه تنها زمان رو نمیفهمم، کلا از دنیای اطرافم کنده میشم. خیلی تجربه عجیبیه. حتی صدای قلب و حرکت خون تو مغزمو میشنوم. یه بار سر یه رقابتی، لیوان کنار دستم افتاد شکست، بهش توجه نکردم، بعد از مسابقه متوجه شدم خورده شیشه ها رفته تو پام و خون راه افتاده بود و من اصلا دردشم متوجه نشده بودم:))) خلاصه که عاشق حس بردنم، حتی بی جایزه، و تو افسرده ترین شرایطم رقابت حالمو خوب میکنه

  22. جواب سوال ۲ روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من کارآفرین هستم ، تولید کننده شیرآلات ساختمانی ،
    معنی اش اینه که مشتری یا مخاطب از بودن با کسب وکار من یا وبسایت من و یا صفحه ایسنتا من داره لذت می بره ،درگیری ذهنی اش در اندازه خیلی خوبی قرارداره ،

  23. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من تجربه‌های مختلفی رو در این مورد داشتم و اغلب مواقعی بوده که یا حین بازی بودم، اکثرا بازی‌های گروهی و پر تحرک مثل فوتبال، یا خوندن کتابای جذاب و یا دیدن فیلم خوب، و یه مورد خاصی که من دارم‍♂️ اینه که بیشتر آدم رویا پردازی هستم گاهی وقتا که یه جا ساکت نشستم تو ذهنم رویا پردازی میکنم و نمیدونم تا کجا پیش میرم این موردم خیلی برام پیش اومده و اصلا در این مواقع متوجه گذر زمان نمیشم

  24. سوال 2 روز 1
    کسب و کار من در ارتباط با گردشگری و توریسم است. ماندن بیشتر در سایت (atis.af) یا اینستاگرام ما یعنی مشتریان لذت می برند از اطلاعات و عکس های زیبا پس احتمال استفاده از خدمات گردشگری افزایش پیدا میکنه

  25. سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن، زمانی که مشتری گذر زمان رو در سایت یا فضای آنلاین کسب و کار صرف می‌کنه مانند پول میبینم چون در واقع زمان هم نوعی از سرمایه است و احتمالا مشتری حاضر خواهد بود از سرمایه پولی نیز برای کسب و کار هزینه کند. کارکرد دومی هم برای این موضوع متصور هستم ، اینکه مشتری کسب و کار رو در کنار خودش می‌بیند چرا که تونسته لحظاتی اون رو از گذر زمان غافل کنه و این لحظات از بهترین زمان های زندگی هر فردی هستند.

  26. سلام، 1.1
    وقتی هدفمند مینویسم، وقتی برنامه‌ریزی میکنم، قبلا وقتی طراحی یا برنامه نویسی میکردم، وقتی یه چیزی میسازم یا واسه ساختن اون چیز برنامه‌ریزی و0طراحی میکنم.
    2.1
    آهن آلات و اتصالات ساختمانی
    اگه وقتی مشتری زنگ میزنه و من درحال صحبت گذر زمان رو متوجه نشم یعنی چی؟
    مشتری رو خیلی دوس دارم؟
    فروش رو خیلی دوس دارم؟
    شغلم رو خیلی دوس دارم؟
    پول رو خیلی دوس دارم؟
    و…؟

  27. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار *
    اینکه چه زمان هایی آدم گذشت زمان احساس نمی کنه به نظرم برمیگرده به اون حال خوبه که تو آدم به وجود می یاد مثلا زمان مدرسه دقیقا یادم زنگ ورزش لامصب دقیقا اصلا نمی فهمیدی چه طور می گذره ولی امان از زنگ عربی و ریاضی که به نظرم اون خشک بودن محیط تاثیر داشته
    و بعد اون زمان هم یادمه چت کردن ها تو یاهو مسنجر که حتی باعث می‌شد ساعت ها صحبت بشه و متوجه نشی چون که اونجا هم با فضا جذاب بود وجود شکلک های ساده و حرف های خنده دار یا آرامش بخش
    و زمان هایی هم که با دستگاه های گیم سپری می کردیم مثل میکرو و سگا و بعدش پلی استیشن و … تو همه اینها به نظرم باز اون فضا جذاب و در کنارش اون هیجان و ااون حس رسیدن به مرحله بعد و اینکه آخرش چی میشه و تمومش کنیم شیرین بود
    و الان تو این سن کتاب هایی که علاقه دارم بهشون یا محتواهای ویدیویی که علاقه دارم رو ساعت ها ممکنه ببینم یا بخونم و زمان از دستم در بره
    یا دیدن مسابقه فوتبال که اون هم دوران نوجوانی بیشتر جذابیت داشت چون یه کل کل تو مدرسه داشتیم حتی سر لیگ های اروپایی
    دیگه ممکنه اون چت کردنا یا بازی کردنه برام جذاب نباشن ولی فوتبال دیدن هنوز کمی جذابه
    اینکه به نظرم برای هر کسب و کاری باید پرسونای مخاطب انجام داد و جذابیت ها پیدا کرد البته تخفیف و بازی تو هر سنی نشون داده علاقه مند های خودش داره

    1. حالا یه نکته جالب بود توی دل صحبتات بنظرم دقت کردی کارتونایی مثل فوتبالیستا و… خیلی ها با این کارتونا به اون درجه میرسیدن و این نکته بود شاید که باعث میشد که این کارتون اینقدر نوستالژیک بشه!

      1. دقیقا اینطوری هم میشه درسته راحب کارتون
        ببین دقیقا این حس ها تو خیلی از کارتون ها و سریال ها هست که چون قسمت به قسمت هستن تو وابسته به خودشون می کنن که ادامه بدی و اگه یه جذابیتی داخلش وجود داشته باشه باعث علاقه کندی میشه و این باعث میشه بتونه یه جای کوچکی از زندگیت بگیره و بشه نوستالژیک چون حس خوبی از گذشته برات یادآوری می کنه که دلت براش تنگ میشه
        و موضوع دیگه میتونه وایرال بودنش باشه اینکه چه قدر راجبش صحبت شده تو اطرافت که زمان کودکی کارتون ها بودن در مدرسه و بعدش طنز هایی مثل ساعت خوش یا سریال خانه سبز این نوستالوژی ایجاد کردن

  28. جواب سوال ۲ روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
    در مورد سوال دوم و تاثیر رو کسب و کار به نظرم اول باید این سوال رو از خودم بپرسم که ماهیت کسب و کار من چیه مثلا یه وقتی یه پیج یا سایتی ماهیت کارش تفریح و سرگرمی و یا آموزش و اون باید خوشحال باشه که کاربر زمان متوجه نشه و زمان زیادی داخل اون صفحه بوده
    برای من که سایتم حالت خدماتی دارد فقط می توان در قسمت وبلاگ اگه کاربر زمان متوجه نشه خوشحال باشم چون مشخص محتوا ارزشمندی به کاربر ارائه دادم و اون علاقه مند شده و تا انتهاش خوانده

  29. جواب سوال ۱ روز ۱
    من پیج کار های هنری دارم و وقتی که کسی میاد و درباره محصولی ازم سوال میپرسه انقدر بهش اطلاعات میدم که میبینم وقت زیادی صرف فقط جواب دادن بهشون کردم . کلا شاید اینکه با کسی اطلاعاتمو در میون بذارم یا ازم سوال بشه و من جواب بدم باعث میشه گذر زمان رو حس نکنم شاید چون از این کار خوشم میاد

  30. جواب سوال دو، روز اول :
    خوب من‌ توی شهرداری کار ميکنم، یکی از مهمترین مساله در شهرهای ما عدم احساس تعلق شهروندان به شهرشون، ایجاد فضاهای جدید در شهر و صرف زمان بیشتری از مردم‌ در فضاهای شهری شاید به معنی باشه که ما در کارمون موفق بودیم‌، التبه بحث خیلی گستردس و ميشه در بارسلونا صحبت کرد

      1. ببخشید اون بارسلونا نیست، “دربارش” هست
        امان از این کیبوردهای هوشمند

  31. سوال١ از روز اول دوره گيميفيكيشن در كسب و كار:
    موقعيت هاي زيادي براي من بوده كه متوجه گذر زمان نشدم
    – تماشاي يه سريال جذاب يا خوندن يه كتاب با موضوع مورد علاقم
    – سودوكو
    -عكاسي كردن ( صداي شاتر دوربين آرامش بخش ترينِ صداهاست ) مخصوصا عكاسي در طبيعت
    – طراحي كردن و خلق يه اثر جديد

  32. جواب سؤال ۲ روز ۱ دوره‌ی گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من یه سایت برای فروش محتوای آموزشی دارم، بعضی از محتواهای آموزشی سایت هم رایگان هست. اگر کسی بیاد توی سایت و مدتی رو اون جا سپری کنه و متوجه نشده که زمان چطور گذشته، معناش اینه که به محتواهای آموزشی این سایت علاقمند شده و پرسش‌های ذهنیش توی سایت ما پاسخ داده شده.

    1. افرین این البته محتوای سایت میشه خود فرایند سایت هم میتونه کاربرا رو درگیر کنه از چیزای ساده ای مثل بهترین کاربر ماه گرفته تا چیزای خفنی مثل تایتل داشتن

  33. پاسخ سؤال ۱ روز ۱ دوره‌ی گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من کارم تدریسه. موقعی که سر کلاس هستم، و دارم تدریس می‌کنم و از طرف دانشجویان علاقمندی و توجه ببینم، اصلا متوجه گذشت زمان نمیشم.

  34. جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار : من به تازگی یه پیج آموزشی توی اینستاگرام ایجاد کردم که هنوز فعالیتش رو شروع نکردم، و به نظرم وقتی یه نفر وارد یه صفحه کسب‌وکاری میشه و بعد از کلی گشت‌زنی متوجه گذر زمان نمیشه، دقیقا نشون دهنده‌ی اینه که داره از دیدن محتوای اون صفحه لذت میبره، یاد میگیره، تجربه می‌کنه و با ادامه‌ی این کار خودش رو عضو یه گروه، مجموعه یا کامیونیتی می‌دونه که عضوی از اون مجموعه بودن براش یک ارزش خوشایند ایجاد میکنه (حالا از هر نوعی)

  35. جواب سوال اول روز اول کسب و کار خوب من وقت هایی که با قوممون میشینم فوتبال بازی میکنم اصلا ساعت متوجه نمیشم و تو کار وقتی یه روز خوب مشتری باشه از بس خودمو با مشتری و کارم درگیر میشم که اصلا متوجه نمیشم زمان چقدر زود میگذره و واقعا لذت بخشه احساس خوبی بهم دست میده فوق العادست

  36. سوال دو روز اول کارم فروش لوازم جانبی موبایل و تعمیرات موبایل خوب اگه ببینم کسی اومده تو اینستا و سایتم جور باشه که زمان متوجه نشه متوجه میشم کارمو درست انجام دادم چون جوری با ذهن مخاطب بازی کردم که اصلا زمان رو متوجه نشده و این یعنی رضایت مشتری

  37. روز اول ، سوال اول : معمولا وقتی کد نویسی می کردم این حالت رو تجربه می کردم.
    روز اول ، سوال دوم: تولید کننده نرم افزار ویژه مدارس : معنیش این هست که نرم افزار ما اینقدر معلم ها رو درگیر میکنه که در این دنیای پراز عدم تمرکز، مدت زمان زیادی رو در نرم افزار ما به تولید محتوا برای دانش آموزان مشغول هست .

  38. جواب سوال ۱ روز ۱ دوره گیمیفیکیشن:
    همین دو هفته پیش توی کویر بودیم و با دوستام دور آتیش نشسته بودیم بودیم. یکی از دوستام که یه نوازنده چیره دست سازِ تار هست هم باهامون اومده بود.
    یادمه وقتی کیاوش (دوستم) در حال نواختن تار بود هیچکس جیکش در نمیومد و همه مست شده بودن. خود من هم که بشدت به موسیقی اصیل و طبیعت علاقه‌مندم، از این قاعده مستثنی نبودم. دقیقا اون لحظه نفهمیدم که زمان، چجوری گذشت و غرق لذت شنیدن موسیقی در دل طبیعت شدم.

  39. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    اره، به دفعات زیاد
    مثلا زمان هایی که درگیر ادیت مردن ویدئوهام هستم و دلم میخواد یک خروجی جذاب برای مردم و پیجم اماده کنم.
    و یا زمانی که صرف دیدن نتیجه کارام و خروجی که حاصل میشه، میکنم

  40. جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من چندتا شغل دارم اما الان دارم به عنوان یک بلاگر اینستاگرام و تستر غذا کامنت میذارم.
    توی کارم زمانی این اتفاق میوفته که کاربر درگیر پستی که درست کردم شده و علاوه بر اون میخواد نظر و پیشنهاد خودش رو هم بگه.الیته گاهی کامنت ها خیلی مودبانه نیست اما به هر حال میخواد نظری واسه گفتن داشته باشه

  41. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار : سلام…من بچه بودم میکرو که بازی میکردم زمان برام نمی‌گذشت مخصوصا اگر بازی معمایی بود

  42. سوال اول:
    درست یادم نمیاد دقیقا چه زمانی بود که زمانو گم کردم اما معمولا وقتایی که خیلی شادم و حس خوب دارم زمان گم میشه برام. 🙂 فک کنم وقتایی که غرق کتاب و شعر میشم زمانو گم میکنم.

  43. جواب سوال دوم روز اول:
    من توی کلینیک کار درمانی انجام میدم. اگه مراجعم حس کنه زمان رو متوجه نشده یه جورایی یعنی تمرینایی که باهاش انجام میدم براش جذاب بود و احساس رضایت داشته.

      1. سوال ۲ روز ۲:
        اگه بیاد تو صفحه ی اینستای شخصیم و زمان از دستش دربره چند حالت داره: مثلا شاید داره فوضولی میکنه یا داره اطلاعات جمع میکنه. در کل به نظرم وقتی آدما میرن تو پیج شخصی یه نفر دنبال اینن که داستان اون آدمو تو ذهنشون بسازن.
        در مورد پیج کاری هم مثلا من خودم تو زمینه ی معماری وقتی میرم تو پیج یه نفر و زمان از دستم درمیره که پیجش آموزش خوب، ایده ی خوب و از این قبیل موارد داشته باشه.

  44. سوال ۱ روز ۱:
    وقتی عصر خوابیدم و بعد بلند شدم دیدم هوا تاریک گرگ و میش طوره و نمی فهمیدم صبحه؟ شبه؟!
    مخصوصا وقتی مدرسه می رفتم و فک می کردم خواب موندم.اونا مواقعی در زندگیم بودن که واقعا زمان از دستم در رفته
    یا مثلا اون موقعا که اینترنت دایل آپ بود و نت شبانه ش رو استفاده می کردم نمی فهمیدم کی صبح شد
    سر پروژه های معماری هم که میشستم پای لپ تاپ گاهی حتی برا دستشویی رفتن و غذا خوردن هم بلند نمیشدم؛ حتما زمان از دستم در رفته بوده دیگه

  45. کلا وقتی با گوشی دارم کار میکنم یا طراحی میکنم بارها شده صب نشستم و بعدازظهر بلند شدم و گذر زمان و خستگی اصلا برام معنی نداره مخصوصا اگر قاطی این طراحی کردنه یه موزیک مورد علاقه هم پلی باشه…

  46. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار : تجربه این مدلی زیاد دارم مثلا سر دوره سیسکو با اینکه استادش به شدت سخت گیر بود و میتونم بگم بی ملاحضه ترین استادی بود که داشتم و رسما سر کلاسی که خصوصی بود بهمون فحش میداد و سرمون داد میزد ولی انقدر با کمک مثال های جذاب و سرگرم کننده درس میداد که واقعا زمان از دستم خارج شد با اینکه استاد دیگه ای داشتیم که خیلی با ادب باهامون حرف میزد ولی خدا خدا میکردم کلاس تموم بشه
    یا مثلا سر بازی روبیک سال 88 که هنوز روش های حل بازی تو سایت و … نیومده بود من یه شب ساعت 9 نشستم به حل بازی با کمک روش های صحیح و خطا و انقدر غرق بازی شدم که وقتی نور خورشید رو دیدم فهمیدم صبح شده.
    تجربه فراموش کردن زمان هممون زیاد داریم مثلا موقع فیلمای جذاب و معمولا علمی تخیلی مثل interstaller من واقعا متوجه گذر زمان نمیشم حتی انقدر برام زمان زود میگذره که احساس میکنم لذت کافی از فیلم نبردم و باید دوباره ببینمش .
    ولی من فقط دو موردش رو بالا گفته و حرفم اینه که اگر یه موضوعی خیلی سخت باشه مثل روبیک و یا خیلی ادم رو تحت فشار قرار بده مثل اون استادی که مدام به ادم توهین میکنه فقط کافیه یکم بهش چاشنی اضافه بشه تا همه نکات منفیش فراموش بشه و ادم تا انتهاش دنبالش بره.
    جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :من صاحب یک گالری و پیج صنایع دستی هستم به نظر من پیج و سایت من باید این جذابیت رو داشته باشه که حتی اگر توش دارم پلاستیک بازیافتی میفروشم تقریبا همه جور مخاطبی اعم از زن و مرد و بچه رو جذب خودش کنه و زمان رو ازشون بگیره در عوض بهشون خوشی بده و برای هر مخاطبی یه جور سرگرمی داشته باشه و لازم نیست که حتما مشتری من باشه فقط کافیه با حضورش در پیج من باعث بشه که پیج من تو اکسپلور بمونه یا اگر وب سایت دارم توی رنک بالای گوگل قرار بگیره .

  47. روز اول.تمرین 1.دوره گیمیفیکیشن.
    جواب سوال بله هست. و راستش زیاد برام پیش میاد این موضوع.موقع حل کردن جدول و پازل, زمان نقاشی و یا آشپزی کردن.موقعی که برای موضوعات مورد علاقم سرچ میکنم و مطالعه میکنم.
    حتی بعضی اوقات وقتی دارم از انجام دادن تسک های کاریم لذت میبرم زمان به راحتی از دستم میره

  48. سوال 2 روز 1 دوره
    من یک دیجیتال مارکترم. به نظرم اگه بتونم کاربر رو توی سایتم یا صفحه اینستاگرام یا اپ یا هرچیز مرتبطی نگه دارم و متوجه زمان نشه من به یکی از اهداف اصلیم رسیدم.
    کاربر داره از استفاده از سرویس و خدمت من لذت میبره..

    1. و البته با یسری متریک دیگه همراهش میکنی مثلا بعد از اینکه توی پیجت موند باید یه کلیک کنه بره یه صفحه دیگه تا بونس ریتت بیاد پایین مثلا

  49. سوال اول:وقتی درگیر پروژه خودم و کارم بودم واقعا نمی‌فهمیدم چطوری زمان می‌گذره اصلا نفهمیدم چطوری ۶ ماه گذشت!
    سوال دوم:کارم در حوزه بازیه و وقتی میاد در پیجم ‌و گذر زمان رو نمیفهمه به معنای اینه که دارم به اون‌ها لذت و فان می‌دهم.

  50. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار: وقتی که یک بازی جذاب رو بازی می‌کردم.
    جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار: وقتی که محتوای پیج، پله به پله نیازهای مخاطب رو برطرف کرده.

  51. جواب سوال ۱ روز ۱ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من گاهی برام پیش میاد که وقتی خیلی خسته‌م و یهو چرت می‌زنم، بعد مثلاً ۵ دقیقه پامی‌شم و زمان رو گم می‌کنم!!!! بعد از چنننننددد دقیقه‌ی دیگه، تازه می‌فهمم که عه، فقط ۵ دقیقه گذشته!!!! (البته این برعکس چیزی بود که در جواب انتظار داشتین!! :)) چون من زمان رو بیشتر کش دادم!!!)
    جدا از شوخی:
    من عاشق سرچ کردن هستم. وقتی دارم می‌گردم واسه ایده و الهام گرفتن مثلا یه طرحی،‌چیزی، چه از گوگل، چه از پینترست و …، اصلاً نمی‌فهمم چقدر زمان گذشته تا اینکه یکی مثل کارفرمام بگه: آنااااا، بسه دیگه، چقدر می‌گردی، یه چیزو انتخاب کن! بعد به خودم میام، می‌بینم با ذوق خم شدم رو لپتاپ، یه دستم زیر چونه‌م، محو گشتن!!!‌ :)))

  52. جواب سوال ۲ روز ۱ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    کار ما،‌ مشاوره و خدمات کارآفرینی و کسب و کاره
    معنیش اینه که طرف انقدر محو و درگیر شده که اصلاً حواسش به زمان نیست!
    واسه ما بیشتر این اتفاق توی مشاوره‌ها یا همصحبتی تو جلسات کتابخوانی میوفته
    انقدر گرم صحبت و خالی کردن افکار می‌شن که دیگه دلشون نمی‌خواد برن به کارای دیگه‌ی زندگیشون برسن!!

  53. من داشتم رو یه پروژه کار میکردم حدودا ۴ ساعت وقتم رو گرفت ولی اصلا نفهمیدم کی گذشت و در حد ۲۰ دقیقه بود برام

  54. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
    وقت هایی که در حال جستجو در گوگل یا تحلیل آمار سایت ها در ابزارهای تحلیل آماری سایت ها هستم .

    جواب سوال ۲ روز ۱ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
    کارم سایت خبری هست . وقتی کاربر میاد تو سایتم و مطالب و اخبار مرتبط با حوزه کاری خودش را می بیند

  55. جواب سوال ۱ روز ۱ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من وقتی بین یک جمع دوستان خانوادگیمون هستیم و بازی می کنیم مثل مافیا، پانتومیم یاتزی و … واقعا گذر زمان را نمی فهمم.
    جواب سوال ۲ روز ۱ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من یک فروشگاه کوچک دارم که در اون غذاهای آماده می فروشیم و فرد میاد داخل مغازه و غذا را میخره با خودش می بره
    نمی دونم اگر گذر زمان را احساس نکنه چی میشه خیلی پیش اومده با مشتری هام گرم صحبت شدم و مشتری یهو به خودش اومده و متوجه خانوادش تو ماشین منتظرش هستن ولی اون قطعا به یکی از مشتریان ثابت تبدیل شده.

  56. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    برای من این حالت تقریبا روی هرکاری که دوست داشته باشم پیش میاد. رایج ترینش برنامه نویسی و تحلیل داده هست. آخرین موردی که تجربه کردم همین چندروز پیش بود که داشتیم تست های نهایی رو برای سرویس پوش نوتیفیکیشن خودمون انجام میدادیم با بچه های تیم. معمولا با پایان ساعت کاری بچه ها خداحافظی میکنند ولی اونشب تا ساعت 8:30 همه غرق تست های نهایی بودیم تا بتونیم پوش اونشب را با حتما با ابزار جدید بفرستیم و اصلا نفهمیدم کی ساعت شد 8:30 :)))
    جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    به نظرم معنیش اینه که تونستم سرویس ها و خدماتم (پست های وبلاگم) رو همانطوری ارائه بدم که مشتری (خواننده) دنبالش بوده و مطالب رو دقیقا پیدا کنه.
    درمورد کارم هم تصمیم گرفتم تجریاتم رو درحوزه بازی های رایانه ای و تحلیل داده توی ویرگول به اشتراک بذارم.
    https://virgool.io/@mostafa.zamani

    1. تو که اصلا خوراکته این قضایا ! یه زمان یادمه خاضر بودی شب بیای خوابگاه بخوابی که فقط با امید راجع به اندروید حرف بزنی !کلا آدمایی که اشتیاق زیادی دارن خیلی بیشتر اینجوری میشن

  57. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
    زیاد اتفاق افتاده مثلا اخیرا که بازی pubg میکنم اینجوری میشم ، میبینم نصف شب شده و من کماکان دارم بازی میکنم.
    موراد دیگ هم هست که قبلا ک دانشجو بودم با دوست دخترم چت میکردم یا میرفتیم بیرون اینجوری میشد و کلا زمان از دست میرفت ولی خب شاید بی ربط ب اینجا باشه 🙂

    جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
    خودمون یه استارتاپ کویچک راه انداختیم ولی خب هنوز اونجوری مخاطب نداره که نفهمه واسش زمان چجوری میگذره ولی برادرم تو کار فروش لوازم خونگیه عمدست میگه اگ مشتریا از جنسا خوششون بیاد گرم صحبت میشن و یچیزی اینا میگن دوتا چیز اونا میگن یهو 5 ساعت میگذره ، معنیش اینکه از کالا و طرز برخورد صاحب مغازه خوششون اومده و احتمال زیاد یچیزی میخرن.

  58. سوال اول روز دوم گیمیفیکیشن کسب و کار
    مشکل هر دو مورد هست . اولا اینکه بسیاری از کسب و کارها ، راه های شناساندن خود را به دیگران بلد نیستن ، همچنین دنبال راه های معرفی خود هم نیستن . این در مورد کسب و کارهای جدید و مدرن نیست که افراد آگاه راه اندازی میکنن. بلکه در مورد کسب و کارهای سنتی هست که می تونن در صورت شناخته شدن ، بسیار سودآور بشن . یعنی این پتانسیل رو دارن که سودآور تر بشن یا در بازار هدف بزرگ تری فعالیت کنن .
    مورد دوم مشکل کسب و کارها که عنوان کردین ، بلد نیستن بفروشن ؛ بسیاری از کسب و کارهایی که توسط افراد ناآگاه راه اندازی میشن ، فروش رو به عنوان یه فعالیت صرفاً به جهت کسب سود میشناسن ، نه روشی ضمنی برای جذب مشتریان وفادار . درواقع شناخت درستی از فروش ندارن که سعی میکنن به هر طریقی شده ، محصول رو به مشتری بفروشن حتی اگه مطمئن باشن که محصولشون برای مشتری نمیتونه مفید باشه .
    من دوستی دارم که حجره ی داروهای گیاهی داره . هیچوقت به فروش فکر نمیکنه . همیشه دنبال راهی برای پاسخ به سوال مشتری هست . و اینطوریه که همه بهش اطمینان دارن . حتی میان ازش نسخه میگیرن میرن ، بدون اینکه چیزی بخرن . همین باعث شده مشتریا بهش وفادار باشن چون دیگه مطمئن شدن که این خانم برای فروختن محصولاتش، اجباری نداره و حجره ی ایشون رو هم به عنوان مرجع اطلاعات میشناسن . اینم بگم ایشون به احترام اعتمادی که از مشتریان به دست اورده ، در خرید محصولات برای حجره ، دقت میکنه و سعی میکنه اعتمادشون رو خدشه دار نکنه .

  59. سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    من تجربه های زیاد اینچنینی داشتم؛ مثلا وقتایی که با دوستام دورهم جمع میشیم و صحبت میکنیم یا وقتایی که یه کتاب میخونم که موضوعشو خیلی دوست دارم یا حتی وقتایی که میرم خرید! اصلا متوجه گذر زمان نمیشم.
    سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار:
    بنظرم دلیل اینکه متوجه گذر زمان سر یه کلاس نمیشم مسلط بودن استاد به درس، گیرایی صدا و تدریسش و خشک نبودن جو کلاسشه.که باعث میشه اون کلاس و استادش برام جذاب باشه و در موردش با بقیه هم صحبت کنم.

  60. جواب سوال اول روز اول
    من زمان های که درگیر بازی های ویدیو میشم ، بازی منوپولی، فیلم و سریال های که استوری تلینگ قوی دارن و بازی های که قمار دار هست شدیدا درگیر میشم و اصلا به زمان فکر نمیکنم

  61. سوال دوم روز اول
    شغل من بلاگر و تولید کننده محتوا و مشاور کسب کار های سوشیال مدیا
    زمانی که این اتفاق بیوفته به نظرم دقیقا دارم راه درست رو میرم و تونستم فالورم رو به اینگیج فالور تبدیل کنم

  62. روز اول، سوال اول: بعضی اوقات فیلم هایی میبینم که انقدر من رو توی خودش غرق میکنه که گذر زمان رو احساس نمی کنم، البته بعضی رمان هایی که خوندم مثل سیلماریلیون هم همین طور بودند.

  63. روز اول ، سوال دوم:
    کار من یه زمانی فروش جواهرات و سنگ های قیمتی هستش زمانی که این اتفاق بیفته یعنی من تونستم کارهایی رو برای مشتری به نمایش بگذارم که مشتری رو جذب کنم و کارهای مورد علاقه اش رو به نمایش بگذارم و بطور کلی
    به این معنی هستش که ما تونستیم از گیمیفیکیشن توی کسب و کارمون استفاده کنیم

  64. روز اول, پاسخ اول: من وقتی fifa یا تخته نرد میزنم اصلا متوحه زمان نمیشم چون داره خوش میگذره و مشغول کاری اگ که دوستش دارم و باهاش حال میکنم
    روز اول, پاسخ دوم: کارم ادیتور(فتوشاپ) و لوازم جانبی موبایل هست, درواقع زندگی یه بازی هست و ما همه دوست داریم بازی کنیم و اگه یکی اومد داخل بیزینس ما و نفهمید چجوری وقتشو داخل پیج یا مغازه ما گذرونده درواقع ما برد کردیم و علاوه بر فروش کالا تونستیم یه مشتری پروپاقرص بگیریم

  65. جواب سوال اول روز اول-گیمیفیکیشن در کسب و کار
    از دست دادن زمان و فراموش کردن لحظه حال نتیجه تمرکز آدمه که در دو حالت اتفاق میوفته یا از روی علاقمندی زیاد یا عادت(اعتیاد) که من هر دو شکلشو تجربه کردم و فکر میکنم هممون اینطوریم.مثلا من میتونم وسط یه مهمونی در حال تماشای فیلم جذاب یا خوندن یه کتاب خوب باشم اما هیچ صدایی نشنومم.حالت عادتشم به دو شکل خوب و بد پیش میاد مثلا یه مدت من معتاد فیلم دیدن شده بودم اونوقت گاهی موقع دیدن فیلم چرت که دوسشم نداشتم زمانو نمیفهمیدم چون اصلا همش توی دنیای فیلم بودم.یا اینکه مامان یه بار غذا رو سپرد و رفت بعد همسایه فهمیدن از خونمون بوی دود میاد فکر کردن آتیش گرفته چون هر چی زنگو زده بودن کسی جواب نداده بود.البته الان من پاکم و ترک کردم این میزان از تمرکز رو

      1. عجیبتر اینکه اینقد بابتش سرزنش شدم که هر روز یاد گرفتم کمتر تمرکز کنم اما الان فهمیدم اگه همون مسیر خودمو رفته بودم و با تمرکز زندگی میکردم حتما نتایج مناسبتری میگرفتم

  66. جواب دوم روز اول-گیمیفیکیشن در کسب و کار

    در مورد اینکه یه مشتری یا کاربر زمان زیادی توی فضای کسب و کار آنلاین یا آفلاین کسی بزاره بنظرم دلایل مختلفی داره که میشه به چند دسته تقسیم بشه
    -موجودی کالای مورد نظر کمتر از تقاضای بازار
    -کیفیت کالا یا خدمت ارائه شده بالاست
    -فروشنده فقط کار فروش نمیکنه و بعنوان به متخصص مشاوره میده
    -فروشنده اصول مشتری مداری و اخلاقیات مربوط به اونو رعایت میکنه
    -محصول یا خدمت برندسازی شده و خریدار با حضور بیشتر به دنبال ارضا حس خاص بودنه
    -محتوا یا محصول شرکت یا سایت در اون لحظه نیاز اصلی مشتری یا کاربره
    -تبلیغات تونسته به درستی مخاطبو هدایت کنه
    -در فضای آنلاین سایت جذاب و گویا طراحی و سئو شده
    و در فضای آفلاین مغازه یا شرکت دکور جذاب و چیدمان درستی داره و مخاطب احساس راحتی برای خرید میکنه و به سردرگمی و کاهش اعتماد بنفس دچار نمیشه و زمان بیشتری میزاره.

  67. روز اول. سوال اول، بچه که بودم فقط موقع کارتون دیدن نه چیزی می شنیدم و نه چیزی می دیدم، الان وقتی که با دوستام در مورد موضوع مورد علاقه مون که خودشناسی هست حرف بزنیم زمان رو گم می کنم

  68. جواب سوال ۱ روز ۱ :
    من وقتایی که کار هنری می کنم انقدر غرق میشم تو اون کار که اصلا متوجه گذشت زمان نمیشم یهو میبینم شب شده .

  69. جواب سوال ۲ روز ۱ :
    من یه پیج درباره ی اینشورتک دارم تو اینستا و درباره فناوری ها و کاربردشون تو بیمه و استارتاپ هایی که از این تکنولوژی ها استفاده میکنن مطلب میزارم .
    فکر می کنم اگر کسی وارد پیجم بشه و متوجه گذر زمان نشه معنیش اینه که مطالبی که میزارم به نظرش مفید و جذابه و شاید جای دیگه ای این مطالب رو به این شکلی که من گذاشتم ندیده و اینطوری براش جذاب تر و مفهوم تره .

  70. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار : یکی از وقتایی که من واقعا زمان رو گم میکنم وقتایی هست که بایه بچه سپری میشه با هم نقاشی میکشیم کاردستی میسازیم و… .یکی دیگه هم وقتاییه که یه مطلب آموزشی جدید رو از زبون کسی که برام کاریزما داره میشنوم (معمولا ـدمایی که دوست دارم جاشون باشم )

  71. جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار : من یه پیج شال و روسری دارم اینکه آدما صرفا زمان زیادی (نه الزاما پول ) تو پیج من بگذرونن بنطرم بستگی به تنوع و منحصر به فرد بودن کارام داره
    https://www.instagram.com/joodiscarf/

  72. جواب سوال دوم روز اول دوره گیمیفیکیشن
    وقتی یه مشتری میاد توی مغازه یا پیج و زمان رو گم میکنه یعنی تونستم روش تاثیر بذارم و میتونه هدف بعدی من برای ارائه خدمات و فروش باشه و میتونه یه گزینه خوب برای تبلیغ سینه به سینه برای من باشه.جذب کردن یه بحثه و موندگار کردن یه بحث جداست

  73. روز اول سوال اول: من فقط وقتای امتحان حواسم از زمان پرت میشه. هیچ تایم دیگه ای انقدر درگیر یه چیز خاص نمیشم

  74. روز اول سوال دوم
    خب وقتی زمان از دستش در بره یعنی محصول من خیلی جذبش کرده. حالا یا اینکه خیلی وقته دنبالش میگرده و الان پیداش کرده یا اینکه یه چیزی بالاتر از حد تصورش رو بهش دادیم که دچار یه جور شعف شده و همین مدام باعث میشه بیشتر بمونه.
    یه چیز دیگه هم هست ما خانوما پیج های لوازم آرایشی بهداشتی رو خیلی میمونیم توش برای اینکه بدونیم چه چیزهای جدیدی به بازار اومده.
    جدای از اینها من آخرین بار که تو یه سایت خیلی موندم یک سایت فروش عطر و ادکلن بود که مطمعن شده بودم عطرهاش اورجیناله. با اینکه فعلا چیزی نمیخواستم بخرم دوست داشتم همه محصولاشو ببینم، نمیدونم چرا..

  75. غرقگی‌ من‌ زمانی‌ بود‌ که‌ سرکلاس‌ اقتصاد ایران دکتر‌ باقری‌ بود
    در مورد سوال دومم‌..من‌ کاری نداشتم‌ ولی خب برای عرضه‌ کردن‌ کالاهای‌ بیشتر‌ و وفاداری‌ مشتریان هست…

  76. سوال 2 روز اول:
    من در حال تولید محتوا و احیای پیج اینستا و وبسایت شرکتمون هستم. در زمینه جواهرات و سنگ های قیمتی کار میکنیم.
    اگر مخاطب به پیج ما بیاد و بمونه و بخواد پستها رو بخونه برای من معنی این رو داره که اولا محتوای بصری تولید شده ترغیبش کرده که پست رو باز کنه و دوما محتوای متنی پست انقدر براش جذاب بوده که ترغیب شده پستهای دیگه رو هم بخونه. و در مورد سایت هم همینه ولی به زبان سئو و …. پس باید تمام سعیم رو در شناخت سلیقه مخاطبم داشته باشم تا محتوای تولید شده براش جذاب باشه

  77. جواب سوال ١ روز ١ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار : وقتی بازی رو انجام میدم که هر مرحله سخت تر میشه یا هر مرحله باید ارتقا بدم

  78. جواب سوال ٢ روز ١ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار

    فروش اینترنتی ، یعنی درگیر پیج من شده و مطالب براش انقدری جذاب و چالشی و جدید با توجه به نیازش بوده که متوجه گذر زمان نشده

      1. سوال یک روز اول: من قوه تخیل خیلی بالایی دارم و میتونم ی سکانس از آینده رو با جزییات تصور کنم و متوجه گذر زمان نشم و میتونم از این مورد برای آموزش استفاده کنم و از بقیه بخوام تخیل کنند چون در تخیل ما قدرت خیلی چیزا رو داریم و انگیزه میگیرم و بلافاصله بعدش برای یادگیری اون موضوع دست بکار میشیم

  79. جواب سوال ١ روز ٢ دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار

    مشکل بازاریابی ، متقاعد سازی و وفاداری مشتری

  80. جواب سوال ۱ روز ۱
    بله وقتی سرگرم میشم و غرق در موضوعی میشم که حس کنجکاویم رو افزایش میده گذر زمان دوو حس نمیکنم.

  81. جواب سوال ۲ روز ۱
    خوب ما تونستیم سرگرمش کنیم و اونو درگیر مطلبی کنیم که میخوایم تا به هدف مورد نظرمون برسیم که میتونه اعتماد، فروش و… یا هرچیزی ک میخوایم باشه

  82. سوال اول روز اول دوره گیمیفیکیشن:
    زمانی غرق میشم ک ی فیلم یا کتاب با موضوعی خاص و هیجانی و موسیقی درگیرم کنه یا با ی آدم خیلی متفاوت و پر مثل ی استاد ک توی یک موضوع خاص واقعا وقت گذاشته فکر کرده و ب یک نتیجه های قلقلک دهنده رسیده ک آدم رو سر ذوق میاره واقعا اصا زمان رو نمی‌فهمم. ولی بازم همون موسیقی فکر طرف باعث غرق شدنم شده بماند ک بی نهایت عاشق موسیقی ام و اون وقتایی ک با دوستام درباره موسیقی حرف می‌زدیم یا گوش می‌دادیم اصا توی دنیا نبودم و نیستم…و از اونجایی ک کودک درون فعالی دارم یکی از لذت هام وقت گذروندن با این کودک…واقعا باهاش خوش میگذره…
    سوال دوم روز اول: رشته من معماری کلا سر و کارم با ی سری ضوابط و چارچوب علمی ک محیط دانشگاه و کار بهم خورونده و ی سری شرایط و سلایق ک مشتری جلوروم می‌ذاره تا بتونم با چیدن این پازل چندهزار تیکه به اون ایده آل کاری خودم و رضایت مشتری برسم…
    حالا اینکه مشتری من بازده زمانیش رو کامل در اختیارم گذاشته این یعنی اینکه من تونستم بخشی از گ خواسته های اونو درک کنم و با ایده هام ی سری خواسته هایی ک براش مهم بوده چ از نظر اقتصادی و چه از نظر معنوی مث آرامش فضایی رو کامل تونستم در اختیارش بذارم…

    1. من داداشم معماری خونده و هیچ وقت یادم نمیره دفعه اولی که کلی زحمت کشیده بود یه ماکت درست کرده بود بهش گفتم خب این چه کار مسخره ای هست چه اهمیتی داره این کار برای مشتریت خیلی بنظرم بدرد نخوره! و قشنگ توی نگاهش یه حسی بود که میخواد منو بزنه:) و میگفت همه همینو میگن و این خیلی آزارم میده حالا فک کن ینفر مشتری بیاد اونقدر درگیر این ماکت بشه که زمان و مکان رو فراموش کنه نگاه برادر من و معمارایی مثل شما چقدر متفاوت میشد!

      1. ای کاش فقط دید ماکت بود تمام اسکیس هایی ک می‌زنیم تا ایده هامونو رو کاغذ پیاده کرده باشیم و ب بقیه بگیم چی مدنظرمونه هم همیشه مسخره میشه… یعنی کل حرفی ک ب ما میزنن اینه شما ک همیشه نقاشی میکنین و خوب دیگه راحتین…یعنی هر روزمون با فحش شروع میشه نمی‌دونم چرا مردم دیدشون رو نسبت ب معماری درست نمیکنن درصورتی ک خیلی توی زندگیاشون تاثیر گذار

  83. سوال 1-روز 1 دوره گیمیفیکیشن کسب و کار:
    والا من زمانیکه کتابای هری پاتر رو میخوندم به معنای واقعی جادو میشدم و دیگه هیچی از گذر زمان حس نمیکردم. کلا انگار با زندگیم قاطی میشد و حتی وقتایی که کتابم نمیخوندم برا خودم با اون شخصیتای تو کتاب دیالوگ میساختم.
    در مورد خیلی از سریالا هم همینطوری بودم.
    سوال 2- روز 1:
    من که الان کاری ندارم ولی سر کلاسای تئاتر بخاطر تعاملم با بچه ها و حرفهای استادم واقعا نمیفهمیدم زمان چطوری میگذره.کلا دلمم نمیخواست بگذره البته.
    بنظرم هم بخاطر علاقه شخصیم به تئاتر بود. هم بخاطر اینکه خلاقیتم درگیر میشد، درواقع اتفاقی که میفتاد این بود که فضای صمیمی ای که ایجاد میشد و حس برابری بین بچه ها به وجود میومد، در نتیجه اون ترسی که من شخصا همیشه داشتم که نکنه مثلا حرف ضایعی بزنم بقیه مسخرم کنن رو از بین میبرد. درواقع معمولا سعی میکردیم یچیزی بگیم واقعا مسخره باشه و بقیه بخندن به ما، یجورایی خود واقعیمون بودیم و دیگه ترسی از کسی یا ترس از دست دادن نمره نداشتیم. استادمون از همون اول به ما این باور رو داد که همتون باهم برابرین، همتون یه سری ضعف هایی میتونین داشته باشین ولی اومدین دنبال علاقتون پس همین خیلی ارزشمنده.

  84. سوال دوم روز اول: وقتی تو کلاس کنفرانس میدم و کسی مدام ساعتش رو چک نمیکنه و کسی از کلاس بیرون نمیره و در تمام مدت ب من نگاه می‌کنند ینی دارن میفهمن و راضی اند و توضیح من با انعطاف پذیری است

  85. جواب سوال 1 از روز اول دوره گیمیفیکیشن
    درباره این که چه زمان هایی توی زندگیم هست که گذر زمان رو فراموش کردم، یه جواب خیلی عجیب رو پیدا کردم!
    بذارید اینجوری شروع کنم، من بچه ته تغاری(یا تاقاری) خونه هستم و با بابام خییلی اختلاف سنی دارم… کللن ارتباط ما در حد سلام علیکه(که اونم معمولا نمیشنوه و جواب نمیده!)
    من وقتی که با بابام هستم و یه کاری مثلا انجام میدیم نمیفهمم زمان چجوری میگذره!! اون کار میتونه تعمیر وسایل خونه باشه یا خرید کردن و یا حتی مسجد رفتن!! (کارایی که خودم تنهایی چندثانیه هم نمیتونم تحملش کنم “مخصوصا آخری رو”)
    شاید بگید این که عجیب نبود، همه ی ما وقتی با خونواده هستیم “زمان” خیلی زود میگذره…
    قسمت عجیب ماجرا وقتاییه که ما باهمیم و باز نمیفهمم زمان چجوری میگذره(این دفعه از نوع برعکسش)
    مثلا چهار پنج ساعت گذشته ولی میبینی که ساعت یه ربع رفته جلو !!!
    خلاصه بگم که بابام چون نفس تنگی داره و شبا معمولا سرفه ش میگیره، دو سه هفته ای طول میکشه تا یه شب تو خونه ی ما به صبح برسه
    فک کنم اینم یه نوع گیمیفیکیشن باشه که حتما همه مون توی “اداره” ها و یا بیمارستانا تجربه ش کردیم!!!!

  86. سوال 2 از روز اول دوره گیمیفیکیشن
    من خودم مغازه یا کسب و کار خاصی ندارم که بخوام گیفیکیشن رو توش اجرا کنم، اما یکی از کارهایی که معمولا دوستام ازم میخوان که انجام بدم اینه که دسترسی به سایت شون میدن تا آنالیزش کنم و ایراد های گوگلی ش رو پیداکنم (اجنبی ها به اینکار میگن سئو)
    یه مورد خیلی جالب و نه چندان عجیبی که چندوقت پیش توی سایت یه مزون لباس دیدم این بود که طبق آمارا بیشترین تعداد افرادی که زمان زیادی رو توی سایت میگذرونن و تقریبا تمام عکسا رو می بینن و بصورت دوره ای دوباره به سایت برمیگردن، “مرد” هستن
    (خدااااقوت پهلوووون، خسته نباشی دلاور !!!)
    توی متن فایل جلسه اول گفته بودید که بیشترین عامل ها توی گیمیفیکیشن “داستان سازی” و “مذهب” هستن؛ به نظرم این مورد رو هم که اسمش رو روم نمیشه بگم رو باید حتما اضافه کنید به عوامل بالا، اونم با فونت بولد شده…!!!

  87. سوال اول روز اول از دوره کسب و کار:
    پررنگ ترینش فیلم دیدنه
    وقتایی که فیلم نگاه میکنم کاملا غرق در فیلم میشم و گذر زمان رو متوجه نمیشم و کل روز به دیالوگ ها و موضوع فیلم و محتواش فکر میکنم

  88. سوال اول، روز اول: من کارم موشن گرافیک و طراح تبلیغات هست. وقتی پای کامپیوتر مشغول کار میشم اصلا متوجه گذشت زمان نمیشم. چون خیلی از کارم لذت میبرم. طراحی کردن و موزیک گوش دادن همزمان برای من فوق‌العادست.

  89. سوال ۱ روز ۱ دوره:من وقتی در مورد شگفتی های جهان و ماورا و قانون جذب و این جور داستانها حرف میشه از زمان لذت میبرم و زمان از دستم در میره
    سوال 2 از روز اول دوره گیمیفیکیشن:من خودم وقتی تو یک پیج غرق میشم و دنبالش میکنم که علاوه بر سرگرمیش حداقل یه نکته مثبت و جدید بهم اضافه کنه.

    1. سوال ۱ روز ۱ دوره:من وقتی در مورد هدفهایی که دارم فکر میکنم زمان از دستم در میره همچنین وقتی به این فکر میکنم که چی شد هدفهام رو ادامه ندادم و رها کردم
      سوال 2 از روز اول دوره گیمیفیکیشن: فعلا کسب و کار شخصی ندارم به نظرم وقتی مشتری غرق صفحت شده یعنی پیج نکته مثبت داره و داره نیازهای افراد رو پاسخ میده و نشون میده پس یه سری افراد نیاز دارن به خدماتت

      1. کلا خیلی جالبه نمیدونم دقت کردی یا نه به آدما بگو اگر برگردی دوسال پیش چیکار میکنی و طرف یجوری ذهنش مشغول میشه و به قضیه فکر میکنه که انگار شدنی هست!
        یعنی انگار یه بخشی از درون ما کاملا باور داره که میشه برگردیم به عقب توی زندگی

        1. دقیقا، من برعکس خیلیا ک میگن گذشته رو باید رها کرد و پذیرفتش اینکار خیلی سختمه و تا حد زیادی وقتمو میگیره و مدام در حال بررسی و ارزیابشم تا به اون نتیجه ک تو ذهنم برسم و یا حداقل به جواب سوالهایی ک درگیرم میکنه نرسم نمیتونم قبول کنم دوباره از صفر رو .بعضی اوقات کلافه کنندس چون جلو پیشرفت رو میگیره ولی به نظرم روند رو به جلوهم تکرار و پشتکار اون کارایی بود ک انجام ندادیم …

  90. سوال 2، روز اول:
    برای سایت ما که تو حوزه گردشگری هست، غرق شدن مشتری یعنی اینکه بیاد و مطالب و محتوای سایت رو بخونه عکسا رو ببینه و بیشتر و بیشتر جذب اونها بشه و یه مطلب رو که خوند، مطالب پیشنهادی رو ادامه بده یا باز هم خودش به سرچ کردن ادامه بده. و در نهایت با لذت رزرو رو انجام بده و مجدد هم راغب باشه برای بازدید از سایت

    و اما من دانشجو هم هستم، نفهمیدن گذر زمان سر کلاس درس برای من زمانی اتفاق می افته که محتوا و روش تدریس به اندازه کافی منو درگیر بکنه
    و این موضوع سرکلاس یکی از اساتیدم که همیشه از روشهای نوین برای تدریس و ارزشیابی استفاده میکنه
    مثلا جلسه اول ترم یه سری تحقیق و تکلیف برای ما تعیین کرد که به روش خاصی انجام دادیمش
    و بعد از اینکه تموم شد، مبحث «آموزش آنلاین مشارکتی» رو تدریس کرد و خیلی خیلی برامون جالب بود چون تکالیفی که انجام داده بودیم،تو ذهنمون تداعی میشد و مواردی از این دست زیاد بود
    کلا میشه گفت تو مبحث آموزش اینگیجمنت خیلی کمک کننده هست

  91. سوال ۱ روز ۱ گیمیفکیشن برای کسب و کار:
    من اصولا وقتی بازی ویدیویی میکنم خیلی درگیر میشم و اصلا متوجه گذشت زمان نمیشم
    حتی وقتی بازی آنلاینی مثل Fortnite رو بازی میکنم چون خیلی کیلر محور هست، تا رویال ویکتوری نگیرم به دلم میمونه و یه دفعه چند ساعت پاش نشستم

  92. سوال ۲ روز ۱ گیمیفکیشن برای کسب و کار:
    کار من مدیر اجرایی یک استارتاپ مالی ه(فین تک) و بعدا میخوام در زمینه کراودفاندینگ گسترش بدم کار م رو. همچنین خیلی علاقه مندم که مشاوره کسب و کار ها در زمینه اقتصاد رفتاری بشم که حتما بحث رفتاری گیمیفکیشن یک بعد مهم خواهد بود

  93. جواب سوال ۱ روز ۱ :
    فکر میکنم لحظه هایی که در حال خلق کردن بودم این حس بهم دست داد ،یه جورایی گذشت زمان رو حس نمی کردم حالا مثلا خلق یه اثر مفهومی یا گرافیکی
    جواب سوال ۲ روز ۱:
    آدم ها اگر عاشق کاری باشند وقتی درگیر اون کار بشوند، گذر زمان رو حس نمیکنن حالا اگر من یک کسب و کاری داشته باشم ممکن طرف جواب و نیازهایی که داشت رو در من پیدا کرده یا انقدر درگیر یک فرآیند بازی وار شده که دوست داره وقت بگذرونه ،اون موقع هست که خیلی حرف گوش کن میشه هم از من خرید میکنه ،هم به دوستاش میگه،یه جورایی حسی که موقع محسور شدن پیش میاد

    1. جالبه چیزی که میگی وقتی از خلق کردن میگی یاد نقاشا و شاعرا میفتم و یه طرحی گروس عبدالملکیان گفته که ترکیب دوتا جواب تو میشه الان یادم افتاد میگه:
      “دزدی در تاریکی به تابلوی نقاشی خیره مانده است”

  94. جواب سوال ۱ روز اول
    وقتی با یه دوست قدیمی صحبت میکنم/ وقتی دارم مطلب مورد علاقمو میخونم یا مینویسم/ بازی با دوستای صمیمی
    جواب سوال 2 روز اول
    مثلا تو کار سرمایه گذاری و بورس وقتی متوجه گذر زمان نباشه یعنی مطالب سایتم خیلی جذاب بوده/ یا وقتایی که بازخوردای قوی و عمیق میدن. خب نشون میده طرف وقت گذاشته

  95. روز اول گیمیفیکیشن سوال ۱:زمانی که بازی مافیا ۱ رو بازی میکنم یه بازی ویدیوییه و تنها بازیی هست که دوباره از اول تا اخرشو بازی کردم زمانی که ۶ عصر بود بازی رو شروع میکردم فک میکردم فقط یه ساعت پشت کامپیوترم ولی در واقع ۶ ساعت متوالی بازی میکردم.
    سوال ۲:کار خودمم برنامه نویس بازیه و دوس دارم که بازیکنامم مث خودم باشن و ساعت ها پای بازی باشن و متوجه زمان و مکانشون نشن.

  96. روز اول سوال۱:من کلا زمانی که بهم خوش‌ مگیزره متوجه گذر زمان نمیشه مثلا وقتی که تخته بازی میکنم یا سودوکو .یا زمانی که میرم مسافرت

  97. روز اول سوال۲:چون خودم کارمند بودم تا چند وقت پیش و به تازگی شروع کردم برای خودم کار کنم فک میکنم زمانی که مشتری از کارم داره لذت میبره متوجه گذشت زمان نمیشه

  98. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار

    به نظرم دیدن فیلم‌ها همیشه آدم رو از زمین جدا می‌کنه و اون رو درگیر دوتا چیز می‌کنه!
    1) داستان 2) بازی

    داستانی که تعریف می‌کنه سطح بالا و دیدنی فیلمه
    اما بازی که فیلم می‌سازه رو هیچ‌کسی نمی‌تونه تشخیص بده مگه اینکه بیشتر از یه بار فیلم رو ببینه! این که خُب آدم خوبه چه مشکلی داره و چیکارها باید بکنه که اون مشکل رو حل کنه! حالا مهره‌های هیولای فیلم چطور نمی‌ذارن و ارتباط بین این آدم‌ها باعث می‌شه ما با دیدن فیلم 2 ساعت بریم توی یه فضایی که فقط تو فیلم تجربه می‌شه!

    1. جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار

      آموزش فیلمسازی filmbesaz
      و @filmbesaz
      همینکه یک نفر زیر یک پست مخالفتش رو اعلام می‌کنه یعنی درگیر مطلب شده و داره با داشته‌های خودش (که توی حوزه ما عمدتا داشته‌های افراد خیلی اشتباهن) پست رو مقایسه می‌کنه
      این یعنی درگیر شدن و توی وب‌سایت هم همینه! وقتی یک نفر یک کامنت می‌ذاره و مطلبی رو عنوان می‌کنه یعنی در مورد اون مطلب یه مرضی داره که می‌خواد برطرفش کنه و ما تا حد ممکن مرضش رو برطرف می‌کنیم

      حالا این باعث می‌شه اون صفحه توی وب‌سایت یا پیج ویروسی‌تر بشه و بیشتر دیده بشه و قاعدتا بانس‌ریت و این درد و مرگها کمتر بشه :))

      1. من یادمه یه دوستی داشتم توی لیسانس که عشق سینما بود برای گوهر خیر اندیش روز مادر یه نامه عجیب غریب نوشته بود اصلا توی بحث هنری با آدمایی سر و کار داریم که یکم قلقلکش بدی چندسال درگیرتن و وفادارت میمونن

  99. جواب سوال 1 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار
    سلام.چند سال پیش وارد حوزه آموزش رباتیک شدم.ما هر سال برای شرکت در مسابقات انتخابی تیم رباتیک ایران که به المپیاد جهانی رباتیک اعزام میشن بچه ها رو آماده می کنیم.فضای تمرینات و کلاسها اونقدر پرهیجان و لذت بخشه که گاهی بیشتر اوقات زمان از یادمون میره .آموزشگاه ها معمولا تا 8 و 9 شب باز هستند.اما ما خیلی وقتها توی تابستون حتی تا 3 و 4 صبح هم باز بودیم و بچه ها مشغول تمرین.اونهم بچه هایی که خیلی هاشون از مدرسه گریزون هستند.البته این جوری کار کردن و تمرین کردن بالاخره جواب داد.نتیجش شد کسب اولین مدال تاریخ ایران در المپیاد های جهانی رباتیک

  100. جواب سوال 2 روز 1 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار

    من در حوزه آموزش فعالیت می کنم.البته کار ما دو حوزه متفاوت داره.در یک بخش ما یک مدرسه غیر دولتی هستیم و در بخش دیگه یک آموزشگاه که در حوزه خلاقیت ، تقویت مهارت حل مساله و رباتیک فعالیت می کنیم.
    در بخش مدرسه معمولا آدمهایی که می مونند و پیگیر ما هستند دنبال این هستند که از برنامه ها و نحوه آموزش و … اطلاعات بگیرند.دنبال کشف تفاوت های مجموعه ما با بقیه مدارسند.اومده که ببینه آیا اینجا همون جایی هست که با تفکراتش جوره یا نه.اگر هم بچش پیش ماست که میخواد فرآیند های مدرسه رو دنبال کنه و اگربتونیم اطلاعاتی که میدیم بهش در حوزه فرزند پروری بهش کمک کنه قطعا بیشتر درگیر مطلب میشه.
    در آموزشگاه هم تقریبا شرایط همینه اما اینجا بیشتر تمرکز روی موضوعات آموزشی خاص هست و میخوان اثر این آموزش رو ببینن و بدونن چه اتفاقاتی داره در کلاسها میفته چون براشون این آموزشها نو و جذابه.

  101. سوال ۱ روز اول دوره مقدماتی گیمیفیکیشن:
    وقت هایی که در مسافرت هستم زمان رو متوجه نمیشم یا زمان هایی که کنار فرد مورد علاقه ام هستم.

  102. سوال ۲ روز اول دوره مقدماتی گیمیفیکیشن:
    معنیش اینه که کسب و کار من،رفتارم،تبلیغاتم،محیطی که دفتر کارم داره جذابیت و آرامش و اعتماد و اطمینان براش داشته. یا کلاسی که من دانشجوش هستم در صورتی متوجه زمان نمیشم که اولا استادم رفتار دوستانه و شوخ طبعی و شیرینی بیان داشته باشه و دوما مطالب مفید و کاربردی به زبان ساده بیان کنه و سوما خودش پر از بار علمی و دانش بالایی باشه

      1. روز اول سوال اول
        هرچیزی که به نحوی مورد علاقه ی من باشه باعث میشه گذران زمان را متوجه نشوم،از کتاب گرفته تا شرایط آب وهوا و …

        روز اول سوال دوم
        در کسب و کار مبل که مشتری وارد میشود اگر بتوانم با نوع طراحی مغازه و جذابیت خود مبلمان زمان را از مشتری بگیرم یعنی تونستم توی گام اول موفق باشم و در مرحله ی بعد باید بتوانم مشاور خوبی برایش باشم ک در همین مرحله ام اگر بتوانم گذران زمان را از دید مشتری بگیرم ک همین باعث ایجاد حس اعتماد و درنتیجه رضایت مشتری را به ارمغان میاره

        1. هی من درگیر این شرایط آب و هوام که نوشتی یعنی مثلا هوا دونفره بشه خیلی حال میکنی اها فک کردم از پیگیری شرایط آب و هوا اینجوری میشی:))

  103. سوال ۱ روز ۱ گیمیفیکیشن در کسب و کار
    کلا وقتی دارم کاری میکنم که لذت میبرم زمان از دستم در میره یا خیلی زود میگذره از بازی های کامپیوتری گرفته تا مونوپولی و اینکه خودت فوتبال بازی کنی با دوستات یا حتی فیلم و سریال مورد علاقه ات و ببینی یا مشغول کار باشی که لذت داشته باشه یا حتی با دوستات داری قلیون میکشی غذا خوردن و…

      1. اون برا وقتیه که یه قلیون باشه ده نفر که از قضا همشون رونالدو باشن پاسکاری بلد نباشن

      2. سوال۱ روز ۱گیمیفیکیشن
        خب دقیقا وقتی که کاراهای مورد علاقه مو انجام میدم یا مثلا در مورد موضوعی که مورد علاقه مه باکسی صحبت میکنم مثلاوقوی که درمورد فوتبال به قول خودم نظرات کارشناسی میدم
        سوال ۲ روز یک گیمیفیکیشن:
        طراحی سایت انقد که جذاب و دیدنی باشه اون سایتی که ساختم یا تعداد تنوعش زیاد باشه طرف حال بکنه بگرده و ندونه کدوم موردو انتخاب بکنه برای خرید

  104. سوال ۱روز ۱گیمیفیکیشن:خب به کارهایی که علاقه دارم مثلا بازی های کامپیوتری یا پاستور بازی کردن اصلا گذر زمان رو متوجه نمیشم بعضی وقتا فکر میکنم دیگه خیلی بازی کرده باشم یک ساعت ولی در عین حال به خودم میامو میبینم شده ۵ساعت و بعضی وقتا برام واقعا لذتبخشه این گذر زمان
    سوال۲روز۱گیمیفیکیشن
    من طراحی سایتم انجام میدم و بنظر من باید اون سایت انقد جذابو دیدنی باشه که کسی که میاد توی سایت لذت ببره از طراحیه سایت و چیزهای جذاب و جالب بخصوص‌محصولاتش‌و طرز ارائه و معرفیه محصولات به مشتری میتونه‌براش‌جذاب و جالب باشه و باعث شه گذر زمان رو حس نکنه!!!

  105. سلام وقت بخیر
    می خواستم بدونم برای خواندن یک کتاب چطور میشه از گیمیفیکیشن استفاده کرد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب