امروز در باره گیمیفیکیشن لینکداین صحبت می کنیم. همه ما لینکدین را به عنوان یک شبکه کسب وکار جدی شناخته ایم، در واقع وقتی ما به سرگرمی و تفریح فکر می کنیم احتمالا لینکدین تنها چیزی است که به ذهن ما نمی رسد . چرا که لینکدین برای بازی و سرگرمی ساخته نشده.اما در واقع لینکدین اهمیت گیمیفیکیشن را درک کرده و به زیبایی هرچه تمام تر عناصر ومکانیک های بازی را به سرویس خود اضافه کرده و از آن برای رسیدن به موفقیت باور نکردنی، بهره می برد .بیاید همراه با آقای گیمیفیکیشن نگاهی دقیق تر به لینکدین و گیمیفیکیشن در آن بیندازیم .(اگر هنوز نمی دانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید)
گیمیفیکیشن لینکداین : تکمیل پروفایل
با شروع فرآیند تکمیل پروفایل؛ لینکدین از ما می خواهد پروفایل خود را تکمیل کنیم و با جمله : “کاربران با پروفایل کامل، 40 برابر احتمال دسترسی به فرصت ها از طریق لینکدین را دارند” ما و مخاطب را تشویق به پرکردن و تکمیل پروفایل می کند و با نشان دادن درصد میزان پیشرفت، انگیزه مشارکت کاربر را تحریک می کند. چرا که نوار پیشرفت علاوه بر تشویق مخاطب به تکمیل پروفایل به رضایت بنیادی و درونی انسان به شکل قدرتمندی کمک می کند. در واقع نوار پیشرفت مخاطب تازه را به سمت افزودن اطلاعات سوق می دهد.این عمل به شکل یک بازی عمل می کند به این معنا که تا اطلاعات خود را تکمیل نکنید.شبکه سازی و تشکیل اجتماعی رخ نمی دهد.
راه دیگر ایجاد انگیزه برای رسیدن به هدف نهایی که قابل دسترسی هم است،بیان درصد باقی مانده برای رسیدن به درصد 100 است. چون این هدف گذاری و آگاهی از مقدار فاصله با هدف قابل دست یابی است،باعث ایجاد تلاش برای تکمیل پروفایل می شود .(نکته گیمیفیکیشنی مهم پراگرس بار خوب پراگرس باری است که هیچ وقت کامل نشود!)
قدرت پروفایل
هر پروفایل، دارای قدرت خاص خود است. میزان پر شدن دایره، نشان قدرت و توانایی هر فرد است. و این نشان‌گرِ قدرت پروفایل( که مظهری از تخصص وتوانایی فرد است) باعث می شود، فرد مرتبا وضعیت پروفایل خود را آپدیت کند،شغل های جدید را امتحان کند و فعالیت خود را در لینکدین بیشتر کند . در طی این فرایند اگر بالاترین نمره را کسب کنید در نتایج موتور های جست وجو صاحب پروفایل را در رده های نخست قرار می دهد. هرچند که هیچ پروفایلی کامل نمی شود و همیشه جای تلاش و پیشرفت وجود دارد .بخش مهمی از گیمیفیکیشن لینکداین به ساختار کلی پروفایل لینکداین برمی گردد.
گیمیفیکیشن لینکداین :آیا شما بخشی از تایید بازی لینکدین هستند؟؟
تایید های(Endorsement) لینکدین شامل مهارت هایی است که شما نیاز به تایید آن ها دارید .در هنگام ثبت نام در لینکدین هر فرد می تواند تا 50 مهارت را ثبت کند. هر بار کسی مشخصات شما را مشاهده می کند.و شما را برای یک مهارت خاص تایید می کند. پروفایل شما در کنار آن مهارت نمایه می شود. و تعداد کسانی که این مهارت را دارند را بالا می آورد.
درگیر کردن کاربر و تعامل کاربران با یکدیگر یکی از اهداف گیمفیکشن است.بازی تایید لینکدین به این معنی است که فعایت های بیشتر بین شما و سایر دوستان تان برای ارتباطات بهتر صورت می گیرد.تأییدیه ها همانند پاداش های ذاتی کار می کنند که شامل مواردی از جمله دستاورد شخصی، رشد حرفه ای و احساس موفقیت می باشد.این تأییدیه ها از همان تکنیکی استفاده می کند که poke فیسبوک استفاده می کند!در صورتی که بتوانید وجه شباهت این دورا بیان کنید یک هدیه خوب از طرف تیم آقای گیمیفیکیشن دارید!
گیمیفیکیشن لینکداین :مشاهده پروفایل
اگر دیگران پروفایل لینکدین شما را نگاه نکنند عملا پروفایل لینکدین بی ارزش خواهد. آیا اینگونه نیست؟همانطور که گفتیم مبنای گیمیفیکیشن لینکداین در پروفایل آن اعمال شده است.
در سمت راست صفحه لینکیدین شما نمایه “تعداد افرادی که پروفایل شما را مشاهده کرده اند به نمایش در می آید. که ارتباط مستقیم به قدرت پروفایل شما دارد. بدین معنی که هر چه تعداد مشاهدات پروفایل شما توسط کاربران بیشتر باشد قدرت پروفایل شما بیشتر است .
با کلیک کردن بر روی “که چه کسی پروفایل من را مشاهده کرده است“فرد قادر به مشاهده این خواهد بود که چه افرادی پروفایلش را مشاهده کرده اند . در واقع با رتبه بندی ما نسبت به سایرین باعث ایجاد انگیزه فعالیت در میان کاربران می شود. سیستم مشاهده و رتبه بندی لینکدین به مثابه یک رهبر اجتماعی نشان دهنده اعتبار و ارتباط شما با سایر افراد و کاربران است .
گیمیفیکیشن لینکداین :آپدیت سالیانه
در سال 2013لینکدین با ارسال ایمیل هایی به اعضای خود از آن ها به خاطر پر بیننده ترین پروفایل در سال تشکر کرد .این حرکت باعث ایجاد صحبت ها متعددی در شبکه های اجتماعی راجع به آن اقدام شد.و موجب شد تا اعضا نسبت به بهبود و ارتقای پروفایل خود اقدام کنند. همچنین باعث تحریک افراد دیگر برای پیوستن به لینکدین شد . چرا که ارسال این مدل ایمیل ها در موجب ایجاد انگیزه های رفتاری در کاربران و تلاش برای ارتقای خود در لیدر بورد می شود.
بیایید باهم صادق باشم ایده لینکدین خسته کننده،ملال آور و یکنواخت است، و احتمال درگیری و تعامل کاربر را پایین می آورد اما ویژگی ها گیمفیکشن نهفته در هسته مرکزی آن سیستم باعث ایجاد تجربه های سرگرم کننده و قانع کننده شده است. که در نهایت باعث ایجاد سیستمی فعال و اکتیو شده که همگان تمایل دارند اطلاعات شغلی خود را در آن وارد کنند و تعامل پویایی داشته باشند . در واقع این مکانیک های بازی باعث موفقیت سیستم لینکدین به عنوان رهبر جهانی شبکه ارتباطی تخصصی شده است.
کامنت های زیر این پست مربوط به دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار می باشد.
کامران حاتمی
فهرست مطالب
61 پاسخ
جواب سوال 1 روز 12 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :
خب برای این سوال باید بگم که ایده‌ی ارسال پیام شخصی‌سازی شده میتونه خوب جواب بده!
فرض مثال من اول میام یه کارگاه یا دورهمی رایگان برگزار میکنم! بعد تو این رویداد در مرحله اول قبل از شروع کارگاه یه برگه میدم دست شرکت کننده‌ها که روی برگه چنتا گزینه‌ی ساده هست و ازشون میخوام نزدیک ترین گزینه به خودشون رو علامت بزنن! حالا ممکنه لزوما این برگه‌ها محتوای یکسانی نداشته باشن، برای ایجاد تمایز در پاسخگویی! در پایان دوره هم یه شیت اکسل آنلاین روی دسکتاپ توی محوطه میذارم که موقع خروج شرکت کننده‌ها بتونن از بین گزینه‌های موجود توی جدول، قسمتی که از این رویداد براشون بیشتر جذاب بود رو علامت بزنن! حالا من بعد از رویداد یکسری لید آموزشی دارم که میخوام روشون کار کنم، میام به این افراد پیام شخصی سازی شده ارسال میکنم که مثلن باتوجه به هوش اجتماعی بالای شما، (از تحلیلی که روی جواباش داشتم به این نتیجه رسیدم که طرف از توی جمع بودن خیلی لذت میبره) فلان دوره در ماه آتی میخواد برگزار بشه! شما جزو ۵نفر اصلی هستید که پیش نیازهای این دوره رو بطور ذاتی دارین و شرکت توی این دوره میتونه ۴مهارت اصلی فلان و فلان و فلان و فلان رو درون شما تقویت کنه!
حالا برای ترغیب بیشتر بهش یه کد تخفیف هم میدم که اون کد شامل اسم خودش و یه عدد در ادامه‌ش هست و میگم شما به عنوان پیشتاز این دوره میتونید به انتخاب خودتون از جانب مجموعه تا سقف ۲۰ درصد به افرادی که فکر میکنین این دوره براشون میتونه جذاب باشه، تخفیف بدین! و اگه ۵ نفر از جانب شما به دوره دعوت بشن شما میتونید به عنوان سرگروه تیم به صورت رایگان وارد دوره بشید!
خیلی عالی بود البته من خودم کاری شاید شبیه به این رو انجام میدم تو کارگاها و دورهمی های رایگانم سیستمش اینجوریه که یه مسابقه راه میندازم
افراد توی مسابقه باید بهم پیام بدن تا برنده شن
بعدش حالا میگم که اطلاعات دقیقترتونم برام بفرستید تا مطالب مرتبط سایتمم بهتون بدم
اینجوری خوب لید میگیرم
سوال 1 روز دوازدهم:
یه پیج اینستا میشناسم تو حوزه کودک، هر چند وقت یکبار میاد و پیج یکی از مخاطباش رو معرفی میکنه، چند تا عکس ازشون میگیره یه کلیپ میسازه ازش و پست میکنه، زیاد دیدم صاحب پیجی که معرفی شده کل اقوام و خویشان و دوستان و سایر بستگان رو زیرش منشن میکنه، استوری میکنه و ….. که برای پیج اصلی خیلی خوبه. در واقع خیلی زیرپوستی تبلیغ میشه براش
جالبه
جواب سوال 2 روز 12 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :
آخ آخ واقعا اونایی که راز این بازی هارو میدونن کلافه میشن! من خودم در طول روز کلی از این صف های الکی میبینم که مثلن میگه این دوره فقط تا فردا شب مهلت ثبت نام داره و بعد از اون هم هرگز تا اخر عمر همچین دوره ای رو مجدد برگزار نمیکنیم:||| یکی نیست بگه آخه……….!
حالا از اینا گذشته، من اگه بخوام از صف ساختگی تو کسب‌وکارم استفاده کنم شاید از روش متفاوتی بهره‌بگیرم، مثلن اول تعداد ثبت نام مطلوب رو برای خودم مشخص میکنم، فرضا میگم ۳۰نفر ثبت نام کنن من خوشحال میشم یا هزینه دوره درمیاد! بعدش میام مخاطبا رو دسته بندی میکنم و میگم حالا برای ۳گروه برنامه‌ی خاصی دارم! گروه اول دانشجو ها گروه دوم کارمندا گروه سوم هم مثلن هنرمندا! (حالا این دسته بندیا کاملا ساختگیه میتونه بافکر و برمبنای اصول چیده بشه الان فقط برای مثال اینا به ذهنم رسید) بعدش میگم ۱۰ دانشجوی اولی که ثبت نام کنن علاوه بر شرکت در دوره خدمات مشاوره‌ی رایگان یا همکاری در مقاله های مرتبط با سرفصل دوره بهشون داده میشه!
برای ۱۰ تا کارمندی که اول ثبت نام کنن یه دوره ی ۸ ساعته آنلاین با موضوع نحوه ی بکارگیری ارکان این دوره در کسب‌وکار گذاشته میشه!
و برای ۱۰ هنرمند اولی که ثبت نام کنن امتیاز معرفی یا فروش کارهای هنریشون در حیت دوره داده میشه!
یه همچین چیزی
حواسمون هم هست که اینجا اصلا روی قیمت بازی نمیکنیم فقط خدمت بیشتر ارائه میکنیم!
حالا هرچی این آپشن ها جذابتر معرفی بشن احتمال اینکه من تارگت ثبت نامی مورد نظرم رو بزنم بیشتره! بعدش هم حالا دیگه اگه کسی بعد اینا ثبت نام کرد من خیالم راحته که حد نصابم رو زدم:)
و نکته مهم اینه که بالای 99 درصد نمیدونن قضیه رو!
حالا کاری که داری میگی خیلی بستگی به استراتژی محتواییت داره ولی جواب میده توی خیلی از مواقع
سوال ۱ روز ۱۲
مثلا ما که اسکیپ روم داریم میتونیم یه مسابقه ایده پردازی راه بندازیم تو پیجمون و بگیم به بهترین ایده انقدر درصد تخفیف میدیم بعد به هرکسی که شرکت میکنه و ایدشو میگه پیام بیدیم و از ایدش تعریف کنیم و ازشون بخوایم بیان اسکیپ مارو امتحان کنن و نظرشون رو درمورد اسکیپمون بگن و این خیلی برای ما ارزشمنده و یه درصد تخفیفی (همون قدر که مثلا تو نت برگ داریم) بهشون میدیم.
آفرین اینجوری مشتری حس میکنه مهمه
روز 12 سوال 1:
من تو حوزه کاری خودم بیام یه عکسی رو بدم بعد بگم ادیت بزنند روش طبق آموزش هایی که دادم و واسم بفرستند بعد بهشون بگم چه ادیت خیلی خوبی زدی و تو استعداد داری و این محصول منو استفاده کن
سوال 2: واسه صف های خیالی بیام یه اسم خانواده رو بذارم روی مشتریام و برای مثال شاید من هیچ دوره ای نفروختم ولی بیام بگم به خانواده 100 نفری ما بپیوندید و طرف فکر میکنه اگه نپیونده باخته
سوال 1 روز 12: برای پیجی توی اینستاگرام، اگر پیج یک سری مخاطب وفادار داشته باشه، میشه این کار رو به صورت ناخودآگاه انجام داد. یعنی با استفاده از ugc میتونیم کاری بکنیم که اون شخص برای ما مخاطبان دیگه‌ای رو هم بیاره. مثلا اگر پیج پزشکی هست، به این صورت میتونه باشه که یک سری افراد از خودشون فیلم بگیرن و سوالی از پزشک بپرسن. آخر هفته، پزشک به یک سری از این سوال ها جواب میده و یک فیلم ادیت شده توی پیج قرار گرفته میشه که فیلم اون مخاطب هم هست. ایشون از این فیلم میتونه به عنوان چیزی استفاده بکنه که اعتبار اجتماعی براش میاره و در نتیجه فیلم رو پخش میکنه. مشابه این رو من توی پادکستم انجام دادم و خیلی عالی تونستم شنودگان رو به صورت ارگانیک افزایش بدم. به نظرم اگر این حسِ خفن بودن رو خودِ کاربر احساس کنه و ما بهش نگیم، میتونه نتیجه بهتری برای ما داشته باشه.
سوال 2 روز 12: جواب این سوال به این بستگی داره که ما چرا از یک پیج استفاده میکنیم. خب مثلا اگر بخوایم برای آگاهی از برند اینطوری صف الکی بزنیم، میریم پول میدیم به چندتا خبرگزاری برای رپورتاژ و این رو بلد میکنیم که فلان جا مصاحبه کردن با ما و از این قبیل
حالا نکته جالب توجه اینه که این ugc بعضی وقتا خیلی برای کاربرا جذابه مثلا یه کلیپی آرش داد چند سال پیش که توش میگفت ممممملودی مللللودی بعد مثلا به ملت گفته بود کلیپ درست گنید بفرستید .بعد یهو مثلا یکی از بچه ها میگفت کامران فهمیدی فلانی توی کلیپ آرشه! و به همین واسطه کلی آدم بیشتر اون کلیپ رو دیده بودن
جواب سوال 1 روز 12:
میشه یه مسابقه اجرا کرد همراه با جایزه که در اون چند تا از اطلاعات شخصی در مورد پای خودش و رنگ مورد علاقش و از روی چند تا عکس مدلی رو که دوست داره رو انتخاب کنه ( یا حتا از اطلاعات خریدهای قبلی که انجام داده) و… بعد از اینکه مسابقه تموم شد و دیتا رو جمع آوری کردیم مدلا رو بر اساس سلایق شخصی و رنگ مورد علاقه و… هر کسی که گفته بود قبلا بهش پیشنهاد داد ( همون کاری که تقریبا بعصی سایتا میکنن مثه یوتیوب و… یه کلیپی باز میکنی و ویدیو های مشابه اونو بهت پیشنهاد میده همچین چیزی مد نظرم بود)
جواب سوال 2 روز 12 :
میتونم یه مدل خاص رو که قبلا هم فروش داشته،
نزارم تو ویترین برا فروش بعد عکسش رو بزارم ک یه نظر سنجی بزارم (چون میدونم چند نفر میخواستن) که کیا از این مدل میخوان من هم طبق اون نطرسنجی که جوابش مثبته و چند تا پیام و … اون مدلی رو که داشتم و نفروخته بودم رو موجود اعلام کنم ولی به تعداد خیلی کمتر و محدود اونم صرفا به خاطر درخواست مشتریا و به همین علت هر کی میخواد برا اینکه شرمندش نشیم و زودتر تمومش نکنیم پیام بده که براش بزاریم کنار اولویت با کسایی هستش که زودتر گفته باشن بعد هی با پست و استوری میشه درصد کم شدن موجودیش رو نشون داد و هیجان بیشتری به قضیه داد♂️
اینو برا پیج اینستاگرام گفتم برا مغازه هم بهترینش اینه شلوع کنین داخل مغازه یا حتی جلوی ویترین مغازه رو چند نفر بفرستین وایستن جلو مغازه و به ویترین نگاه کنن همه وایمیستن اینو امتحان کردم�
قسمت اول نفهمیدم چجوری ربطش دادی
سوال 1 روز 12:
برای حوزه کتاب، کتابایی داریم که منحصر به نشر و پخش خودمان است و با عنوان کردن اینکه شما فقط دسترسی دارید و تعداد محدود داریم می توان این حس را ایجاد کرد.
آفرین یا اینکه بگی که فقط یکی مونده چون شما خیلی کتابخونی بیا ببر حیفمون اومد بت نگیم مثل این پسرایی که روز ولنتاین کارت عزیزم فقط تورا دوست دارم رو 10 تا 10 تا سفارش میدن:)
مثالش یه خورده ناخوشاینده |: حقیقت تلخ
سوال 2 روز 12:
می توان گفت که فلان کتاب رو به اتمام چاپ هست و چند جلد بیشتر نمانده، فرصت نمایشگاه هم کتاب پرطرفدار و همینطور تعداد محدود را معرفی کرد.
نویسنده کتاب فقط 1 مین هست بیا و ازش امضا بگیر مثلا همه تو صفنا
سوال ۱ وز ۱۲ دوره گیمفیکیشن در کسب و کار:
یکی از دوستان تعریف میکرد تو مسافرت با خانواده رفته بودن یه رستورانی و تا سفارششون آماده بشه پسرش این فرم های نظر سنجی روی میز و پر و شماره شو وارد کرده بوده هفته بعد که از مسافرت برگشته بودن از طرف رستوران براش پیام میاد این هفته پنجشنبه شب کجا بودی بلا!!
و این حس خوبی براشون ایجاد کرده بود تا این حد که هر موقع میرن اونجا حتمن یه سری به اون رستوران میزنند .
چه جالب پیامای شیطنت آمیز شخصی
سوال ۲ : از این تئوری خیلی جاها استفاده مشه مخصوصا تو بازاریابی و خوب جواب میده اغلب اگه درست اجرا شه، طوری که مخاطب باور کنه آقا اینو خیلی شلوغن
اینکه مثلا تو اینستاگرلم یه دایرکت دادیم از سوال و جوابش شات بگریم و استوری کنیم خیلی در مورد این موضوع می پرسید بزارید تا بیشتر همه گیج نشدید خودم پاسخ بدم و …
ولی یه چیز جالب که به سفارش استاد بازاریابی م به یکی از دوستام که رستوران داره پیشنهاد دادم و خب خیلی جواب داد این بود که تلفن شون و تنظیم کرده بودیم، وقتی یه مشتری زنگ زد اون یکی خط شون زنگ بخوره و منشی مجبور بود بگه: به لحظه گوشی …. و اونی که پشت خط بود میگفت اخ اخ چقدر اینا شلوغن حتمن غذاشون خیلی خووبه و اینا…
خخخ عجب تکنیک باحالی:)
سوال۲ روز ۱۲
من محل کارم یه زمانی ولیعصر بود یه مغازه فروش بدلیجات بود که همیشه یه آقای وایساده بود و می گفت به دلیل تغییر شغل کلیه وسایل حراج هست فکر کنم حدود یکسال و نیم این قضیه ادامه داشت و اینکه همیشه این مغازه پر از مشتری بود
من خودم تو کسب کار خودم شاید به خاطر کار دست بتونم بگم که این کالا به صورت محدود تولید شده یا اینکه آخرین تولیدی این کالاست
و مشهد پر است از این اتفاق چون همه مسافرن!
چه مثال خوبی! مثلا توی مشهد این مورد خیلییییییییییی زیاده چون کلی مسافر داره و این حرفا
سوال اول روز دوازدهم
به نظرم شاید ایده خوبی باشه ولی مطمئنا میتونه منجر به سلب اعتماد بشه مگر شناخت عمیقی از مشتریان داشته باشیم که بتونیم واقعا در با توجه هر ویژگی خاصی که دارن اونارو ترغیب کنیم
سوال دوم
یک دوست دارم حرف خوبی میزنه میگه مردم این دوره زمونه کوشت کیلو صدو بیست هزار تومن میخورن به این راحتیا نمیشه بازیشون داد.یه بنده خدا اومده بود شهر ما حدود یه ماه تبلیغ کرده بود موضوع کارگاه بازار یابی و هی گفته بود با توجه به استقبال بی نظیر ظرفیت محدود و از این جور بازار گرمیا دو روز قبل از زمان برگزاری کارگاه اومد پیش ما گفت فقط دو نفر ثبت نام کردن تورو خدا با تخفیف 80 درصد بگید کارشناساتون بیان کارگاه که ما هم گفتیم نه و دوباره گفت تورو خدا رایگان بیایید حداقل آبروم نره و اینجور حرفا
خالا به نظر من شناخت از جامعه هدف خیلی مهمه و اینکه این کار رو برای چه قشری و حتی برای چه گروه سنی و باز حتی برای چه شهر و منطقه ای می کنی
چه جالب!
اتفاقا بنظر من ادم امروزی راحت تر بازی میخوره
جواب اول روز دوازدهم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
فکر کنم همه ما درگیر این بازیا شدیم ولی بهترین حالتا زماناییه که شخصی سازی میشه مثلا یه کسب و کار بیاد لوگوشو استوری کنه بعد از فالوراهاش بخواد هر چیزی مشابه لوگوش دیدن یا چیزی دیدن که اون لوگو رو تداعی میکنه باهاش عکس بگیرن و استوری و منشن کنند بعد یه روز مسابقه بزارن که باز مخاطبا به سه تا از بهترین انتخابا نظر بدن و جایزه بگیرن و یه کد تخفیف بهشون بدیم که فالوراشون بتونن ظرف ۲۴ ساعت باهاش خرید کنند باز درنهایت فروش هر کدوم بالاتر بود یه استوری/پست/لایو متناسب با سطح فروش و پیجش بهش هدیه میدیم.در مدت ۲۴ ساعت که لایو هست باز یه کد تخفیف کمتر به مخاطبینی که به سوال آخر لایو جواب بدن میدیم.
آفرین کلک جالبیه
درس پس میدم
جواب دوم روز دوازدهم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
این صف درست کردن یجورایی از نیازای اولیه بشر وام گرفته یعنی اینکه اگر احساس کنیم داریم چیزیو از دست میدیم به تکاپو میوفتیم چون حس رقابت و برنده شدن برامون جذابه حس دیگه ای که تحریک میشه با این ترفند،حس خاص و متفاوت بودنه پس از اونجاییکه خرید یه اقدام احساسیه همه ترفندای فروش با احساسات ما بازی میکنند. و ما برای بقا ناخودآگاه واکنش نشون میدیم.ما در مرحله اول میاییم سناریویی تعریف میکنیم که چه نشسته اید که من قصد دارم فلان مشکل یا نیازتونو حل کنم فقط از اونجاییکه فلان آمار و فلان کارشناسم اعلام کرده باید سریع اقدام کنیم پس ما فقط برای افراد علاقمند واقعی یه وبینار یا ایونت رایگان داریم و طی ثبت نام اطلاعات کامل میگیریم و بهش میگیم در ازای ایمیل ویدیوی کوتاه از مثلا کلاس درس یا پی دی اف میدیم حتی مثلا برای فروش خودرو در ازای ثبت نام زودتر فقط اون افراد میتونن فلان رنگ رو داشته باشند و اون رنگها تکرار نمیشن…
چه نشسته ای خیلی تیکه مهمیه یه تکنیک دیگه ایجاد ترسه!مثلا کاربر رو میترسونی بعد میگی اکی من راه حلشو دارم فقط باید خیلی سریع اینکارو بکنی
آخ آخ چه حسیو تحریک میکنت یعنی ناخوداگاه بخولی یا نخوای خرید میکنی
آره مثلا تعمیرکارا چیکار میکنن ماشینت کلا 50 تومن خرج برمیداره میگه شانس بیاری از فلان نباشه مشکل که 2 تومن هزینشه! بعد میاد همون 50 تومن رو اوکی میکنه بت میگه 200تومن تو هم کلی راضی هستی اونم کلی راضی!
جواب تمرین دوم روز ۱۲هم:
برای کسب و کار خودم بخوام مثال بزنم زمانی که من تو نمایشگاه غرفه دارم و بازدید کننده کمه، یک عده رو جمع کنم دور غرفه و مرتب لایو و استوری و عکس بگیرم از حضور مشتریان و خرید مردمو و….ولی احساس می کنم این باعث میشه مشتریام اعتمادشون بهم کم بشه(به خودمم احساس بدی دست میده، دارم گول میزنم) چون اگر کارام خوب نباشه که دفعه ی بعدم کسی مشتاق نمیشه بیاد کارارو ببینه ، حالا هر چی من نشون بدم که غرفم شلوغه،ولی اگر عالی باشه مطمئنا یک عده ای که سخت پسند هستن رو مجاب می کنه و اون وقت استوری و عکس و… واقعی تر میشه و خودشون منو معرفی می کنن و همون بازاریابی دهان به دهان پیش میاد.
آفرین یه شمشیر دولبست بعضی وقتا
روز ۱۲، جواب ۱:
ایدش خیلی باحال بوده
میتونیم توی کسب وکار کلی KPIتعریف کنیم و اون رو برای آدم های مختلف اندازه گیری کنیم. اگه تعداد KPIها زیاد باشه، بالاخره کاربر توی ۲ -۳ تاش میوفته.
مثلا در اپ دیجیتون:
توی ۱۰٪ بالای فیلم ببینهای هفته
یا ۵٪ کامنت بده های هفته(این چون تعداد کامنت ها کمه خیلی معموله که رخ بده)
۲۰٪ طرفدار ژانر ماجراجویی
یا ۱۰ ٪ طرفدار ژانر ترسناک
جز ۵٪ وفادارترین کاربران اینستا با بیش از ۵۰ لایک در هفته مثلا
کلا ایده جالبی از این موضوع به ذهنم رسید که میای تو سیستم پارامترهای مختلف رو براشون min,max,median,q1,q3,avg رو حساب میکنی مثلا هفتگی، بعد هرهفته برای کاربران هم حساب میکنی. هر کی که نزدیک این اعداد بود رو میتونیم به نحو مناسب بهش اطلاع بدیم. توی پروفایلش، توی شبکه های اجتماعی خومون و …
توی بورس به این q1 ,..ای که میگی اصطلاح فیبوی 1 فیبوی 2 ..دادن بر اساس فیبوناچی هست.مثلا میگه موقع سقوط وقتی سهم به فیبوی 1 برسه ملت هجوم میارن برای خرید یا چیزی مثل این یعنی روی اینا رفتار نرمال هم یه عده دراوردن!کلا یکم بنظرم راجع به تحلیل تکنیکال سرچ کن خیلی خوشت میاد
سوال ۱ روز ۱۲:
یه چیزی که من توی این سالها که کار کردم متوجه شدم اینه که ادما دوست دارن در مورد خصوصیتشون محصول تولید بشه مثلا ماه تولد
شما هر محصولی تولید کنی و روش در مورد خصوصیت خوب یه ماه تولد بنویسی اون محصول هر قیافه ای و هر قیمتی داشته باشه فروش میره
در مورد این موضوع هم کافیه یه پست تو ماه خاص بذاریم مثلا خاص بودن اذر ماهی ها رو اول اذر بذاریم و بگیم که چقدر خاصین و اون بالا هم عکس محصول مربوط به اون ماه وجود داسته باشه .
سوال ۲ روز ۱۲ : تو صنف کاری من که این کار خود جنسه
شما برو یه کامیون محصول مثلا یلدایی بخر تو پیجت بزن تعداد محدود از محصولات فلان برند شارژ شد
یه کامیون هم باید سفارش جدید بدی اونوقت
احسنت!
روز 12 سوال 1:
من تو حوزه کاری خودم بیام یه عکسی رو بدم بعد بگم ادیت بزنند روش طبق آموزش هایی که دادم و واسم بفرستند بعد بهشون بگم چه ادیت خیلی خوبی زدی و تو استعداد داری و این محصول منو استفاده کن
سوال 2: واسه صف های خیالی بیام یه اسم خانواده رو بذارم روی مشتریام و برای مثال شاید من هیچ دوره ای نفروختم ولی بیام بگم به خانواده 100 نفری ما بپیوندید و طرف فکر میکنه اگه نپیونده باخته
آفرین
سوال 1 روز 12: ما وقتی مشتری میخواد ست تابلو سفارش بده خودمون میچینیما اما تهش به مشتری میگیم این سلیقه توه و تو خیلی باسلیقه ای و اینا…
سوال 2 روز 12: ما یه آف باکس داریم تو سایتمون که تعداد فروخته شده ش هیچوقت صفر نیست :دی
یا یه وقتایی دو نفر سفارش دادن سفارششون رو هم فرستادیم…سراغ سفارش رو که میگرفتن میگفتیم شما رو گذاشتیم تو اولویت بعد یکی دو روز بعد ارسال اونا میگیم کسانی که تا فلان موقع سفارش داشتن امروز براشون میفرستیم یا تشکر میکنیم ازشون که وقتی سرمون شلوغه صبور بودن…(خدایا فالورای ما گذرشون اینوری نیفته احساس میکنم دارم تو کلیسا اعتراف میکنم…)
:))عجب نامردی هستید
سوال 1 روز 12 :
خب من تو پیجم بعضی وقتا سوالای تحلیلی میپرسم با توجه به محتوای پیج و مطالبی که گذاشتم .
میتونم به این صورت عمل کنم که صرفا سوال پرسیدن و گفتن جواب نباشه .
مثلا اونایی که جواب میدن رو فیدبک بدم بهشون تو دایرکت و بگم که به نکته ای اشاره کردن که بقیه اشاره نکرده بودن .
البته پیج اینستا یه حالتیه که میگن باید یه حس شاخ بودن القا کنه ؛ مثلا جواب کامنتا رو نده و دایرکتو بعد چند روز چک کنه و تعداد فالوینگ 0 و تعداد فالور چند کا و این حرفا
ولی به شخصه صمیمیت و تعامل رو ترجیح میدم . چون یک پیج کمیک رو دیدم که چقدر خوب این تعامل و حس صمیمیت و ارزش فالوراش رو القا میکرد و واقعا از طرفداراشم 🙂
سوال 2 روز 12 :
این تکنیک صف خیالی رو بارها اجرا کردم یه وقتایی جوابه و یه وقتیم نیست !
البته تو پیجم اینو میدونم که درست اجراش نکردم .
برا برگزاری کارگاه و کلاسا خیلی جواب میده
یادم رفته پیجت راجع به چی بود:(
روز 12 سوال 1
مثلا بانک ها میتونن اس ام اس بزنن شما درصد گردش حسابتون نسبت به پس اندازهاتون عدد خوبی بوده و اگر اون رو به این عدد برسونید از فلان مزایای ما میتونید بهره ببرید
مثلا بگه نسبتش بر 17 بخش پذیره:))
روز 12 سوال 2
کسب و کار خود ما که چون یدونه ایم طرف یا مجبوره بخره یا مجبوره بخره.
بیا راجب ایونت ها یکم تمرکز کنیم که چه المان هایی در اون دخیلن که بشه این تریک محدودیت رو درش بکار برد
دوتا چیز واضح یکیش همین ظرفیت محدود و دیگری هزینه ثبتنامه. اما بنظرم دیگه جذابیت سابق رو ندارند، یا حداقل باید به یه نحو دیگه بیان بشن
مورد دیگه شاید مفاد تدریس باشند، شایدم امکان پرسش شخصی از ارائه دهنده باشه
فعلا که چیز جذابی براشون به ذهنم نرسیده اما بیشتر فکر میکنم ببینم چه راهی هست
فک کن فک کن:)
سوال 1 روز 12
من یه موقعی نجاری میکردم و پایه ی گلدون میساختم، بعد وقتی به مشتری تحویل میدادم و اون عکسش رو با گلدوناش میفرستاد برام، من کلی از گلدوناش تعریف میکردم!!!!!
(البته اون موقع ها قصدم بازاریابی نبود و واقعا عاشق گل و گلدون بودم)
بعد یه مدتی دیگه همه مشتریا خودشون عکس برام میفرستادن و میخواستن که بذارم تو اینستام (اینطوری هم یه محتوای UGC با کیفیت داشتم و هم یه عالمه مشتری وفادار که با هم درباره گلدونامون حرف میزدیم!)
چه باحال چیزی داری ازون عکسا بفرست برام
سوال 2 روز 12
نمیخوام که بگم صف های خیالی دیگه جواب نمیده و برای مردم این ترفندا قدیمی شده، چون خیلی ها هنوزم ازش استفاده میکنن و حتما جواب می گیرن؛
ولی من خودم وقتی میبینم که برای خرید یه محصولی محدودیتی وجود داره و به اجبار باید در زمان معین و تعداد معین خرید کنم، کللن بیخیالش میشم حتی اگه نیاز بهش داشته باشم:))
به طور کلی خواستم بگم که این صف ها شاید یه سری کاربر رو مجاب کنه که مشتری بشن، ولی باید در نظر بگیریم که تعدادی مشتری رو هم امکان داره که بپرونه…!!
مثلا خود شما تا حالا شده یه صف طولانی نونوایی رو ببینید هوس کنید که یه ساعت توی صف علاف باشید تا نون بخرید؟؟ اما احتمال زیاد تا حالا بارها شده که واقعا نون میخواستید اما چون صف شلوغ بوده بیخالش شدید!!!
خب محصول به محصول فرق داره دیگه!این چیزی که داری میگی بحث زمان انتظاره!میشه مثلا هم صف داشت هم زمان انتظار نداشت منظور بیشتر این حالته
سوال 2 روز دوازدهم:
مثلا برای سایت میتونیم یه درصد تخفیف رو برای یه سری از اقامتگاه ها در نظر بگیریم (البته عملا خود اقامتگاه اون تخفیف رو بده و ما به عنوان واسط تخفیف ندیم) بعد بگیم مثلا تا فلان تاریخ وقت دارین رزرو کنین و از تخفیف استفاده کنید یا مثلا اینقدر درصد تخفیف برای 5 نفر اولی که فلان اقامتگاه رو رزرو کنن
کلا تخفیف میشنوم کهیر میزنم اصلا قرار نیست به کسی تخفیف بدیم
:)))
سوال ۱ روز ۱۲
یک مثالش توی بورس اینه که مثلا اگر کسی پیج آموزشی بورس داره اعضای کانال بیان بگن امروز چه سهمی خریدن ،بعد به هر حال بازدهی سهم رو میشه به دید کوتاه میان و بلند مدت دید و مدیر کانال بیاد تحلیل کنه بگه اره این سهم توی کوتاه یا میان یا بلند مدت رشد میکنه آفرین بر تو ،بعد یه کانال جدید بزنه تحلیل اعضای کانال، که یک سریش دانشجو های خودش بودن و با این تحلیل در این بازه به فلان قدر سود رسیدن و یه سری دیگه که اعضای معمولی بودن این زیرش مینویسه آفرین به دید میان مدت خوبه ولی باید فلان چیز هم درنظر بگیری
اینجوری هم به بعضی ها آفرین گفته هم احساس نیاز درست کرده
جالبه الان تازه اپ گیمیفای شده آموزش بورسمون تمام شد هلاک شدم
سوال ۱:
همین که باهاشون تو رایرکت خوب برخورد کنم و به حرفاشون گوش کنم خودش کلیه لازم نیست دروغ بگم.
از اینایی ک میان تو فرم نظرات مینویسن کل پیجتو دیدم عالی بود متنفرم و هیچ وقت فالوشون نکردم خیلی تابلو دروغ میگن.
سوال ۲:همیشه برای تولدم اونایی ک حضوری تبریک گفتن رو شات میکنم ک مثلا تو استوریاشون تبریک گفتن و … بعد ملت میریزن توپیجم تبریک میگن.
برای پیج آپاراتم میخوام چنین حرکتی بزنم.
یکم کلا تو اینستات شلخته ای البته خودم بدتر از توعم