طراحی راه‌حل‌های مبتنی بر بازی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گیمیفیکیشن چرت و پرت است! توضیح مقاله ای معروف با این نام

گیمیفیکیشن چرت و پرت است
گیمیفیکیشن چرت و پرت است
گیمیفیکیشن چرت و پرت است این نوشته در سال 2011 منتشر شد و توجه افراد زیادی را به خود، جلب کرد. در اوایل 2015، ایان بوگوست، طراح بازی، متنی طولانی تر و تندتر در نقد گیمیفیکیشن نوشت و در کتاب The Gameful World: Approaches, Issues, Applications منتشر کرد.

هری فرانکفورت، فیلسوف معروف، در رساله‌­ای کوتاه دربارۀ چرت ­و پرت یا Bullshit  صحبت می­‌کند. اکثر ما فکر می‌­کنیم که چرت و پرت یا لاف، هم‌­معنیِ عامیانۀ کلماتی مانند دروغ یا فریب است. اما فرانکفورت اذعان می­کند که این کلمه،  معنای متفاوتی دارد. چرت ­و پرت برای پنهان­‌کردن،  تحت تاثیر قراردادن یا وادار کردن دیگران استفاده می‌­شود. برخلاف دروغ­گویان، گزافه­‌گویان از حقیقت، استفاده­‌ای نمی‌کنند. تنها چیزی که برای آن­ها اهمیت دارد، پنهان کردن حماقتشان یا سود بردن است.

گیمیفیکیشن، چرت و پرت است

با خشم یا طعنه صحبت نمی­‌کنم، پشت صحبت­‌های من، فلسفه قرار دارد. به طور دقیق‌­تر،  گیمیفیکیشن(اگر هنوز نمی­دانید گیمیفیکیشن چیست کلیک کنید) چرت ­و پرت است، گیمیفیکیشن چرت ­و پرتی مربوط به بازاریابی است. مشاورانِ طماعی آن را بنا نهاده‌اند که می­‌خواهند نیروی وحشیِ بازی­‌های ویدیویی را برای استفاده در سرزمین خاکستری و نومیدِ کسب‌­وکار، رام کنند؛ سرزمینی که همین حالا هم آکنده از گزافه است. گزافه­‌گویان، خصوصیات زیادی دارند، اما احمق نیستند.  نیروی لفاظانۀ کلمۀ «گیمیفیکیشن» بسیار زیاد است و گزافه­‌گویان دقیقا دنبال این هستند.  این ابزارِ جدید می‌­تواند نیروی رازآلود و جادویی بازی را که توجه میلیون­ها نفر را به خود جلب کرده­است، وارد کسب­‌وکار کنند.

گیمیفیکیشن اطمینان بخش است. این ابزار، به مدیران آرامش می‌­دهد: «اون­ها دارن همه کارها رو درست انجام می‌­دن و می­‌تونن با اضافه کردن “استراتژی بازی­‌محور” کارشون رو بهتر هم بکنن». گیمیفیکیشن آسان است؛ ابزاری ساده و قابل تکرار است که در آن، منفعت، افتخار و احساسات، کم ارزش­تر از سهولت و امکانات هستند. این‌­گونه می‌­شود همان مزخرف قبلی را در کتاب­‌ها، کارگاه­‌ها، پلتفرم‌­ها و برنامه­‌های متعددی پیاده­‌کرد و آن را فروخت. نیروی لفاظانۀ این گیمیفیکیشن از «ـیفیکیشن» می آید نه «گیمـ».  «ـیفیکیشن» به معنای تکنیک­‌ها یا سیستم‌­های قابل تکرار، ساده و اثبات شده هستند. پس «ـیفیکیشن»، همیشه ساده،  قابل تکرار و البتّه «چاخان» است.  فقط به کاربران امتیاز دهید!

توسعه­‌دهندگان بازی و گیمرها، عرصۀ گیمیفیکیشن را مورد انتقاد قرار داده­‌اند. «شما به طرز اشتباهی، عناصری فرعی مانند امتیازها یا مراحل را به عناصر مرکزی­تری مثل پیچیدگی رفتار،  ارجح می‌­دانید». شاید این انتقادات، حقیقت داشته­‌باشند اما حقیقت برای گزافه­‌گویان، بی­‌اهمیت است. هدفِ گیمیفیکیشن، ساده کردنِ فروش است. احمق نیستم. می­‌دانم که گیمیفیکیشن، راه آسانی برای منحرف کردن علمِ بازی­‌سازی و نمایش آن به عنوان معجزۀ روزِ دنیای بازاریابی است.  می­‌دانم که استفاده از بازی­ها می­‌توانند در بسیاری از کسب­‌وکارها تغییراتی ایجاد کنند.  باور دارم که این لفاظی­‌ها فریبا هستند و ما را به سوی خود می‌­کشند. باور دارم که گیمیفیکیشن چرت ­و پرت است!

مشاوران فریبکار گیمیفیکیشن
مشاوران فریبکار گیمیفیکیشن


متنی که خواندید،  بخشی از نوشتۀ جنجالی ایان بوگوست، منتقد گیمیفیکیشن با عنوان “گیمیفیکیشن چرت­ و پرت است”بود.  در این پست، نه این متن را تایید و نه تکذیب می‌کنم.  ترجیح می‌­دهم فقط آن را منتشر کنم و بعد از مدتی،  دربارۀ آن بنویسم.  فعلا فقط به این متن فکر کنید و خوشحال می­شوم اگر افکارتان را با من در میان بگذارید.

کامنت‌های زیر این پست مربوط به دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار می‌باشد.

Picture of علی اختری
علی اختری
مشاور گیمیفیکیشن در Cooperacy.Org و FITology.in و یکی از مولفان راهبردهای آموزش گیمیفیکیشن توسط انجمن جهانی توسعه دهندگان بازی. بیشتر: mrgamification.com/resume/ali-akhtari

66 پاسخ

  1. جواب سوال 1 روز 15 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    بله! من یکبار به معنای واقعی کلمه هرچی پول داشتم رو از دست دادم که فقط یه رکورد واقعا مسخره رو بزنم!!! حتی پول هم قرض کردم برای اون موضوع ولی خب بازم در نهایت باختم و اون تنها باری بود که من برای رکورد زدن وارد یه بازی پولی شدم…:)

    قبل ازینکه داستان رو براتون بگم اشاره کنم که من تقریبا همیشه تو همه‌ی لیست‌ها از هر نوعی، در هر بازه‌ی زمانی، متناسب با مقتضیات سنیم تو هر چالشی که شرکت کردم توی لیست افراد برتر اون چالش قرار گرفتم و این همیشه یه احساس برتری به من داده…

    حالا داستان رکورد خاطره‌انگیز من از این قرار بود: یه گردونه شانس بود که شما بر اساس یه زاویه خاصی باید یه زبونه ای رو میکشیدی و اگه زبونه رو در زمان درست با زاویه درست میکشیدی نه تنها اسمت میرفت توی لیست ادم خفنا بلکه تقریبا ۱۰برابر پولی که برای شرکت توی اون بازی پرداخت کرده بودی رو درجا نقدی برنده میشدی! حالا این سیستم کلی ایراد داشت یعنی خود صفحه گردونه قلق داشت و کامل مسطح نبود، زمان عمل کردن اون زبونه به شدت کشیدن اون ربط داشت و تقریبا هربار یکجور متفاوتی عمل می‌کرد و کلی موارد دیگه! وقتی من وارد اون بازی شدم تنها دختر شرکت‌کننده در چالش بودم و تنها نفری بودم تا اون موقع بیشتر از ۱۰ بار داشت پول میداد و بازی میکرد! از تعجب فراوان کل افراد مجموعه دور من جمع شده بودن و هرکی یجوری تشویق میکرد و جو میداد!!! خلاصه که دیر فهمیدم گیر بد چالشی افتادم و دارم فقط به سود اونا کار میکنم…هیچوقت یادم نمیره اون بازی رو زمانی ول کردم که هیچی پول حتی برای برگشتن به خونه نداشتم! و وقتی به بابام زنگ زدم داشتم توی اشکام دست‌وپا میزدم و یکریز از تجربه ی تلخم تعریف میکردم! یادمه بابا و مامانم از اون طرف تلفن فقط بلند بلند میخندیدن و میگفتن نگار تو واقعا خنگی! بعد این حس خنگ بودنه بیشتر منو آزار میداد و باعث شد من اشکامو پاک کنم و زنگ بزنم به دوستم و برخلاف میل باطنیم پول قرض بگیرم و یک دست دیگه اون بازی رو انجام بدم…

    خلاصه که نگم براتون من واقعا تا یک هفته بخاطر نتیجه‌ی اون بازی و کارایی که انگار خودم نبودم موقع انجام دادنش، افسردگی گرفتم!
    عمق تاثیر یه بازی ساده رو ببین اخه!!!
    من انگار اونجا چیزی بیشتر از پولام رو باخته بودم و اون این بود که نتونسته بودم یه عنوان ساده رو از چنتا ادمی که حتی اسمشون رو نمیدونم، بگیرم 🙂 و هیچوقت هم قرار نبود توی هیچ جای بزرگی مطرح بشه اون عنوان!!!

    ولی خب تجربه‌ی جالبی بود…و من کلی ازش چیز یاد گرفتم:)))

    1. آدمایی که خیلی رقابتین اینجورین یه بازی ساده ای هست که یچیزی توی این مایه هاست که یه استاد میاد سر کلاس و میگه من میخوام این 10 دلار رو مثلا مزایده بزارم سیستم مزایده اینجوریه که شما مثلا اگر بگی 1 دلار و نفر بعدی بگه دو دلار یه پولی رد و بدل باید بشه بین این دونفر خلاصه بازی جوری میشه که اون 100 دلار رو آخر تا چند هزار دلار ملت میخرن فقطم سر این رقابتی بودن و حس از دست دادن!
      نکته دیگه اینه که توی مزایده ها و … توی ایبی مخصوصا سیستم دقیقا جوری طراحی شده که افراد بازی این مزایده یجوری میشن که اصلا دیگه مهم نیست اون کالا چقدر میرزه مهم اینه که اونا مزایده رو ببرن و اصلا تمام علتی که فروشنده مزایده میزاره همین خطای ذهنی اینجور آدماست

  2. جواب سوال 2 روز 15 دوره گیمیفیکیشن در کسب و کار :
    ◥من از چالش رکورد “بزرگترین حقیقت عمرت رو بگو” استفاده میکنم◣

    نمیخوام راجع بهش توضیح بدم دوست دارم قشنگیه عنوان خودش چند لحظه ذهن شما رو درگیر کنه!

  3. سوال ۱ روز ۱۵
    من معمولا رقابتی نیستم ولی موضوع هایی که بقیه فک میکنن توش خفنم برام خیلی مهمه مثلا یه بار تو گروه تلگرام دانشگاه یدونه ازین یازی کلیکیا که باید رکورد بزنی گذاشته بودن و از اونجایی همه فک میکردن من گیمر خفنیم این خیلی برای من مهم بود که من حتما اول بشم. من اون شبو تا جون داشتم بازی کردم تا یه رکوردی زدم که بقیه از بازی کردن منصرف شدن 🙂

    1. یه زمانی بود توی تلگرام بازی اومده بود اوایل یه سایتایی بود که میتونستی روی بعضی بازیا دستی رکورد بزاری یعنی مثلا بگی من توی این بازی برام این رکورد ثبت شه خلاصه رفیقای ما بازی میکردن تو گروه رکورد میزدن بعد من دستی میرفتم 2 دونه امتیاز بالاتر میزدم باز اینا میرفتن بازی میکردن باز من هی بالاتر میزدم تا اینکه رحمم اومد بهشون گفتم:)

      1. کاش زودتر میفهمیدم این همه بی‌خوابی نمیکشیدم 🙁

  4. سوال ۲ روز ۱۵
    تو اسکیپ روم معمولا فقط رکورد سریع ترین اتمامو میزنن ولی میشه همینو بسطش داد مثلا سریع ترین اتمام بدون کمک؛ سریع ترین اتمام با کمترین تعداد افراد. حتی میشه از اون ور هم رکورد گزاشت مثلا دیر ترین اتمام (بدون باخت)

  5. جواب سوال 1 روز 15:
    من زیاد درگیر رکورد نمیشم معمولا ولی یادمه تو کلاس پنجم ابتدایی معلم ما یه سیستمی پیاده کرده بود که هر کی یه بیست میگرفت یه ستاره بهش میداد تو یه دفتری بعدشم فک کنم هر ماه اینا رو میخوند و اعلام میکرد که کی بیشترین ستاره رو داره و کی کمترین من یادمه تو اون یه سال خیلی درگیر رکورد و رقابت شده بودم که بیشترین ستاره رو داشته باشم که وقتی حتی یه نمره کمتر میگرفتم ناراحت میشدم و …
    جواب سوال 2 روز 15 :
    فکر کنم معرفی بهترین مشتری ماه( بر اساس میزان و تعداد خرید، و تعداد معرفی به دوستان و…)، یا مشتری که بیشترین خرید رو داشته تو یه مدت خاص( مثلا سه ماه، یه سال و…) به غیر از این موردا توی پیجا معرفی کسی که بیشترین لایک رو کرده یا کامنت گذاشته و… هم میتونه باشه

    1. آفرین یا حتی روی خود کفشات میتونی این کارو بکنی یعنی کسی که این کفش رو میخره 5 امتیاز داره اون کفش 4 امتیاز و… که اگر کسی درگیر بازی شد بجای کفش ارزون قیمت کفش گرونتری بخره

      1. سوال دو روز ۱۵
        با توجه به اینکه کار من فروش تعداد خرید مشتری و تعداد لایک ها می تونه تاثیر گذار باشه

  6. برای رکورد زدن در مکعب روبیک تلاش کردم، تلاش چند روزه
    برای رکورد زدن در بازی ریاضی که با توجه به سرعت عمل امتیاز و ستاره می داد یک مرحله را چندین بار بازی کردم و موفق شدم 🙂

  7. رکورد کتاب خوان ترین مخاطب ما،با یک عنوان بهتر البته در بازه ی یک ماهه، براساس تعداد کتابهای خریداری شده

  8. روز 15 سوال یک
    یه بار بود زمان کنکور توی تعداد ساعت درس خوندن و مطالعه داشتم رکورد می زدم.
    تهش 16 ساعت شد

  9. سوال ۱ روز ۱۵ دوره گیمفیکیشن در کسب و کار:
    مسابقات ورزشی مدرسه تو شاخه ی پرش وقتی تو کلاس نفر اول شدم بچه ها هی تشویق کردن که تو از همه خوبتری ، وقتی میخواستم با کلاس های بالاتر مسابقه بدم یادمه هی تمرین میکردم که از اونا بهتر باشم و از مدرسه تا خونه و بالعکس رو که به دوری نبود همش می پریدم که چندین بار هم مورد سرزنش در و همسایه قرار گرفتم که دختر نباس بپره :((((( .. ولی همه رو تحمل کردم و نفر اول مدارس شدم ،،

  10. سوال ۲ :
    من مشاور بازاریابی یه فروشگاه لوازم جشن هستم .. داشتم فک میکردم براش خیلی میتونیم چالشی تعیین کنیم که مشتری جذب شه بیاد رکورد بزنه …
    مثلا اینا محصولات مختلفی از بادکنک های مختلفی دارن که جنساش با توجه به کشور تولید کننده ش متفاوته و خب طبیعتا قیمت های متفاوتی هم داره .. حالا خوبه ما یکسری بادکنک و استوری کنیم و بپرسم ببینیم مخاطب چقدر صحیح حدس میزنه و خب کاربرا رو به این چالش بکشیم که خب فلانی خیلی میفهمه این کاربرمون ایکس تا درست گفته مثلا نفر اول این ماهه…
    و یا مثلا رکوردتعداد باد کردن بادکنک در مثلا ۱۵ ثانیه و …

  11. سوال اول روزپانزدهم
    1- تمام کردن دوره لیسانس توی هفت ترم
    2- قبولی در آزمون زبان در بین هم دوره های دوره دکتری

    سوال دوم
    مثلا رکورد بهترین نمای شهر
    شهروند برگزیده که دوساله داریم انجامش میدیم

      1. اینا شاخص دارن دیگه مثل معماری ایرانی- اسلامی، مثل دوستدار محیط زیست، توجه به سبک ها و …

      2. روز 15 سوال 1:
        یبار یه بازی باهاش آشنا شدم داخل پیج یکی از دوستام که باید توپ رو از بین طبقه ها میگذروندی و روی محدوده قرمز نمیرفتی, یادم رکوردش 140 هزار بود یه هفته تمام وقت گذاشتم تا رکوزدش رو زدم بعدا هم بازی کردم تا رکورد 2 میلیون و پاکش کردم
        سوال 2: بیام یه مسابقه ای بذارم بعد تفاوت میان دو عکس رو پیدا کنند هرچی تفاوت بیشتری پیدا کردند بهشون امتیاز میدم و جدول امتیازات واسش طراحی میکنم و میذارم داخل استوری اخر ماه هم نفر اول رو استوری میکنم

  12. من مدتی هست که شروع به پیاده روی و طناب زدن کردم به صورت منظم و معمولا رکورد طناب زدن و مسافت بیشتر راه رفتن برای خودم ثبت می کنم و خودم کلی ذوق می کنم

  13. سوال 1 روز 15: آره. اتفاقا دو هفته پیش که مسابقه هکاتون طراحی بازی‌های جدی بود، دهنمون سرویس شد تا اول بشیم. منتهی دوم شدیم! عملا سه روز نخوابیدم. رکوردم اینجا این بود که کسی که اولین بارشه توی این مسابقات شرکت می‌کنه، بتونه مقام بیاره.

    سوال 2 روز 15: مثلا توی یکی از بازی‌ها برای ایجاد حس این رکورد زدن، زمان رو توی باس فایت میشه قاطی کرد. اکثر بازی‌ها کلا رکورد توشون مهمه دیگه!

      1. در واقع یه شبیه ساز بود از زندگی که یک کاراکتر به اسم نوید شخصیت اصلیه اونه. بازی چند محیط داخل خونه و بیرون داره و دیدِ ایزومتریک داره بازی. توی این محیط ها کاراکتر میتونه با اشخاص و اشیا تعامل داشته باشه. هسته اصلی بازی اینطوریه که کاراکتر باید نسبت به حالات خودش در زمان حال (progress bar)های مختلف، تصمیماتی بگیره و پازل حل کنه. سعی بوده که انتخاب آگاهانه تا از آسیب‌های اجتماعی جلوگیری بشه. خیلی مختصر توضیح دادم. انشالله وقت کنم توی وبلاگم مینویسم در موردش و میذارمش اونجا؛ چونکه 13 صفحه داکیومنت داشت بازی!

  14. جواب دوم روز ۱۵:
    منم مثل آقای کیارش می تونم معرفی بهترین مشتری رو از جهات مختلف داشته باشم، یا فکر می کنم حتی برای نمایشگاه هایی که تو شهرمون شرکت می کنم هم، میشه برای بازدیدکنندگان غرفم هم چین چیزی رو گذاشت( یک سری از مشتریام فقط میان که غرفه و کارای منو ببینن، این برای خودم خیلی قشنگ بود که میومدن و ابراز احساسات می کردن حالا یا بعضیاشون خرید می کردن یا هم نه رصد می کردن ببینن چی دارم)

    1. مثلا بازدیدکننده ای که نمایشگاه‌ها رو بیاد امتیاز بگیره، بسته به امتیازایی که میگیره درصد تخفیف بهش داده بشه، تو یک مدت مشخص، به عنوان بیشترین مشتری که تخفیف و امتیاز گرفته معرفی بشه.

    2. حالا معمولا یه اتفاقی میفته تو یسری آدم رو میشناسی که خیلی بت وفادارن بعد حدس میزنی اونا بیان توی نمایشگگاه اگر بتونی اونجا غافلگیرشون کنی بخاطر وفاداریشون خیلی جذابه

  15. سوال ۱ روز ۱۵ : دقیقا مثل این قضیه که خودت گفتی منم داشتم ، سایت imdb ۲۵۰ تا فیلم برتر دنیارو نشون میده و مرجع فیلم دنیا شناخته میشه یه جورایی
    خلاصه منم که عاشق فیلمم چسبیدم بهش و همه ۲۵۰ تا رو دانلود کردم و نشستم به دیدن دونه دونشون از سال ۸۸ تا الان و خب هی این لیست جا به جا میشه و فیلم های جدید جایگزین میشن و من هی میرم ببینم جدید چی رو ندیدم و مطمئنم خیلیا هم مث منن و به همین راحتی این سایت برای خودش با این روش شده مرجع رای دهی و اطلاعات فیلم .
    سوال دوم:
    همونطور که قبلا گفتم من دنبال تعامل بیشتر توی پیج اینستاگرامم هستم و فک کنم اگه هر هفته یه نفر رو بهترین تعامل کننده پیج معرفی کنم و جایزه بدم بهش باعث یه حس رقابت بین مشتری هام میشه
    مثلا من هفته ای ۸ ۹ تا پست میذارم و بگم هرکی طول هفته بهترین کلمه های تعریفی رو زیر پست نوشته باشه برندست
    این باعث میشه همه به فکر فرو برن و موقع کامنت دادن کلمه های کلیشه ای به کار نبرن که خب جذابیت پست رو برای کسی که فالور پیج نیست و از بیرون میاد بیشتر میکنه

      1. خب الان بهم‌ میگی چی کارا میتونم بکنم یا اینکه تو ادامه راه یاد میگیرم ؟

  16. جواب اول روز پانزدهم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
    رقابت کلا به آدم انگیزه میده و من دوستش دارم.مثلا وقتی میخواستم آزمون آیلتس بدم یه کلاس مکالمه آزاد رفتم بعد اونجا بچه ها خیلی خوب بودن استادشم یجوری بود که مثلا میگفت فلان رمانو بخونید بیایید دربارش حرف بزنید بعد توی مکالمه قضیه رو شخصی میکرد برای اینکه به چالش بکشوندت و اگه نمیتونستی حرف بزنی که کلا کم کم فقط شنونده بودی اما توی هر ترم از مجموع امتیازی که از زوایای مختلف هر جلسه به بچه ها میداد یه جنع امتیازی میگرفتی که بعدش بهترینا میتونستن از یک تا سه جلسه خصوصی رایگان باهاش داشته باشند و اگه یه آزمون دمو بود بالای ۶ میگرفتین برای شش جلسه برنامه و پشتیبانی رایگان میداد با تخفیف پنجاه درصد کلاس در صورتی که آزمون پایانی بالای شش و نیم میشدیم.که البته از کلاس سی نفره فقط دو نفرمون به اون مرحله رسیدیم و یکی از سختترین چالشا بود چون تمرینای سخت و مدت زمان محدود و به شدت سختگیرانه بود.

  17. جواب دوم روز پانزدهم-گیمیفیکیشن در کسب و کار
    چیزی که من فهمیدم احساس دیده شدن جزو قویترین حسهایت همه این بازیا هم برای همین از دو طرف سر میزنه چه فروشنده و چه مشتری.
    مثلا اینکه هر هفته اولین مشتریها رو کنار مشتریهای وفادار قدمی معرفی کنیم
    و ازشون بخواییم اصلیترین دلیل خریدشونو بگن.حالا اینا رو استوری کنیم و از بقیه بخواییم نظر مخالف یا موافقشونو بدند.دو تا جایزه در نظر بگیریم برای بهترین نقد مثبت و منفی که از نظر بقیه بیشترین امتیازو گرفته و جایزه برتر به کسی داده بشه که مناسبترین راهکارو برای نقاط ضعفمون میده.اینا همزمان جزو باشگاه مشتریان مشاور میشن که کد تخفیف ماهانه برای خودشون و پنج مشتری معرفی شده دارند‌.تازه باز میشه برای همینا برنامه جدا داشت تا اینا اتاق فکر ما بشن و براشون امتیازای ویژه گذاشت

  18. سوال ۱ روز ۱۵: رکورد خاص که نه اما مثلا تو یه بازی سعی میکردم مرحله م از زن‌عموم جلوتر باشه همش یا اینکه سعی میکنم هرماه فروشمون از ماه قبل بیشتر باشه…
    سوال ۲ روز ۱۵: واسه مقاله‌های بلاگ سایت بگیم مردم بیان بنویسن و علاوه بر پولی که برای مقاله های تایید شده بهشون بدیم براساس نسبت تعداد مقاله به زمان عضویت لیستشون کنیم و سه نفر اول نشان بگیرن…این به نسبت زمان بودن باعث میشه اعضای جدید هم انگیزه داشته باشن…

    1. یادمه یه زمانی که بازیای تلگرام مد شده بود و ملت میومدن رکورد میزدن من یه سایتی کشف کرده بودم که امتیازو هک میکرد خلاصه پسر عمم بازی میکرد یه امتیازی رکورد میزد من میرفتم توی سایت دقیقا یکی بالاتر میزدم
      بعد این چند ساعت بعد رکورد منو میزد من چند دقیقه بعد یکی بالاتر خلاصه دوسه روز بیچاره نخوابید:)

  19. سوال یک روز ۱۵
    اره زیادم برام اتفاق میوفته کلا ادم رکوردی هستم البته بیشتر با خودم کل دارم
    مثلا رکورد کمترین ترمز زدن از سر بابایی تا آخر پیچ های جاده قدیم جاجرود رکوردمم یدونه ترمز بوده
    یا مثلا رکورد زدم کل بازی gta پنج روبدون رمز تموم کردم
    یا بازی igi رو در دو روز یک و دو شو تموم کردم
    یا بازی استراتژیک نبرد روم رو در دو روز کامل تموم کردم

    سوال دوم هم برای انباکس که پلنشو ریختم یه چیزی تو مایه های همون سکه هست ولی حالت درجه گرفتن فالورامو داره در سایت که بعد بتونن زمان انباکسای من حضور داشته باشن یا مهمون برنامم بشن یا …. بیشتر بازش نمیکنم
    برای اون یکی بیزینسم هنوز فکری ندارم که تو بحث اموزش و تولید محتوا فعاله

  20. روز 15 سوال 1
    واااای اسم رکود میاد فقط یاد مادر پدرم میفتم که سر امتیاز اسنک گوشی نوکیا چه شبها تا صبح بیدار میموندن، چقد کل کل میکردن، چه پشتکاری داشتن واسش، چقد بازی همو خراب میکردن :)) ینی من که بچه بودم گاها هنگ میکردم

  21. روز 15 سوال 2
    اول اینکه بنظرتون جالب نیست توی بحث ثبتنام ایونت ها از رکورد استفاده کرد؟
    مثلا بگیم اگر تو این بازی این مقدار رکورد رو بزنی انقدر تخفیف میگی و اگر کمتر به همون نسبت
    یا اینکه بگیم الان ثبتنام کن، تو این دک هفته ای که مونده به همایش هر چقدر بیشتر امتیاز بگیری به همون مقدار کمتر پول بده
    چند وقت پیش تو یه فروشگاه لوازم آرایشی یه منحنی سینوسی شکل گذاشته بودند و باید یک حلقه کوچیک رو از ابتدا تا انتهای منحنی میبردی، جایی که حلقه بخوره به منحنی صدای آژیر در میاد میبازی، به میزانی که جلو رفتی تخفیف میدادن

    1. مورد دوم منظورم همون مطلبیه که تو همایش گفتین، که مثل اسنپ به مخاطب میگه اگر تا این تاریخ اسنپ بگیری اینقدر تخفیف میگیری

  22. سوال 1 روز 15:
    منم مثل خیلیای دیگه دلم میخاد تو هر موضوعی رکورد بزنم و اون اولا باشم ( قبلا هم گفتم کلا علاقه دارم به معروفیت ! )
    اما تو این کار عاقلانه و محتاط عمل میکنم .
    اگه ببینم زیادی درگیرش شدم و تایم زیادی دارم میزارم براش یا قرار باشه بابتش هزینه های نامعقول بکنم در جا متوقفش می کنم .
    انقدر بازی تو اوج پاک کردم . اونم به راحتی
    سعی میکنم تو حوزه ای که به خودم مطمئنم رکورد بزنم .
    الانم درگیر یه رکوردی هستم که اگه موفق بشم تو پیجم میزارم خبرشو 🙂

    سوال 2 روز 15 :
    میشه از همین چیزایی که متداوله تو اینستا استفاده کرد .
    اولین لایک
    اولین کامنت
    بیشترین تگ
    از اونجایی که یه برنامه ای ریختم و قراره حسابی پیجم حرفه ای بشه ، یه سری چالشایی هم میزارم که پیجم حالت تعاملی داشته باشه و براش رکورد تعریف می کنم .
    مثلا یکیشو اگه بخام لو بدم ، یه مسابقه میزارم که فالورام هر تعداد استارتاپ و شرکتای بیمه که از مثلا فناوری تلماتیک استفاده میکنن رو بیان دایرکت بگن .
    هرکی بیشترین تعدادو بگه برنده ست .
    حالا اینام میرن سرچ میکنن و هیچکدوم خبر ندارن کی چندتا معرفی کرده .
    اینجا میشه از اون تکنیک صف خیالی هم استفاده کرد !

      1. نه دیگه قرار نیس کسی بفهمه .
        میان دایرکت میگن و من نتیجه رو میگم که فلان ساعت اعلام میکنم

  23. سوال 1 روز پانزدهم

    رکوردایی که من میرنم معمولا تایمی هست، یعنی چون سرعت عمل بالایی دارم، تو رقابتای زماندار رکورد میزنم
    و مثلا تو ورزش هم همبشه یادمه من همیشه در صدر بودم

  24. سوال 2 روز پانزدهم:

    تو حوزه اموزش بحث رکورد زدن در همه زمینه ها جواب میده

    مثلا هر کسی 3 تا امتحان رو پشت سر هم کامل بگیره، یه جایزه میگیره و جایزش هم یه اپشن باشه، مثلا میتونه امتحان چهارم رو نده

    تو فروش هم میشه گفت مثلا به ازای هر چهار خرید در هر ماه، یه پکیج رایگان دریافت کنید

      1. گویا نرود میخ اهنین در سنگ 😀
        اینا برای من درونی شده انگار، ناخوداگاه ذهنم میره اون سمتی
        از این دوره من همینو یاد بگیرم خودش خیلیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب